اشاره-در
جنجال های روزانه سیاسی، به پرسش گرفته شدن تمامیت ارضی ایران و ورود واژگان
خودساخته ای نظیر ملت های ایران، قوم فارسی، خودمختاری محلی، فدرالیسم ایران و...
دوستداران تکه و پاره شدن ایران زمین، قانون انجمن های ایالتی و ولایت که یکی از
ثمرات آشنایی با مدرنیته و اندیشه های سیاسی مدرن به زمان استقرار مشروطیت در
ایران است و از دستاوردهای دوره اول مجلس شورای ملی به آن زمان بشمار می رود،
چونان آلت دست سیاسی کاران بی خرد و ایده های بی پشتوانه تاریخی قرار گرفته است؛
سند تاریخی این قانون افتخارآمیز مشروطیت را بدون تحلیل و تأویل برای ذهنیت های
مشغول به رد و اثبات نگهداری یک پارچه ایران زمین در قضاوت صادقانه، خردمندانه و ایران دوستانه
خوانندگان می گذارم.
علی اصغر حقدار
قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي
(مصوبه اولين دوره مجلس شوراي ملي ايران)*
فصل اول در تشكيل انجمنهاي ايالتي
1 ـ ايالت قسمتي از مملكت است كه داراي
حكومت مركزي و ولايات حاكمنشين جزو است.
2 ـ در مركز هر ايالتي انجمني موسوم به
انجمن ايالتي بتفصيل ذيل تشكيل ميشود.
3 ـ اعضاي انجمن ايالتي مركب ميشود از
منتخبين كرسي ايالت و توابع آن و مبعوثيني كه از انجمنهاي ولايتي فرستاده
ميشوند.
4 ـ عدة منتخبين كرسيهاي ايالات دوازده نفر
خواهد بود و عدة مبعوثيني كه از ولايت جزو به كرسي ايالت فرستاده ميشوند
موافق عدة ولايات حاكمنشين جزو خواهد بود به اين معني كه هر يك از
انجمنهاي ولايتي فقط يكنفر از ميان خودشان به اكثريت آراء به اطلاع حكومت
انتخاب نموده با اعتبارنامه به امضاي انجمن ولايتي به انجمن ايالتي ميفرستند.
5 ـ ايالاتي كه در قلمرو ايالتي سكونت دارند
ميتوانند يكنفر منتخب انجمن ايالتي بفرستند.
شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان در
شهرها
6 ـ انتخاب كنندگان اعضاء انجمنهاي ايالتي
در شهرها بايد داراي شرايط ذيل باشند.
اولاً تابيعت ايرانيه، ثانياً اكمال بيست و
يك سال اقلاً، ثالثاً داشتن ملك يا خانه در آن ايالت يا دادن ماليات
مستيم.
7 ـ اشخاص ذيل حق انتخاب ندارند: اولاً
اشخاصي كه بواسطه جنحه يا جنايتي مجازات قانون ديدهاند، ثانياً اشخاصي كه
معروف به فساد عقيده و به ارتكاب قتل يا سرقت باشند، ثالثاً اشخاص ورشكسته
به تقصير، رابعاً طايفة نسوان، خامساً اشخاص خارج از رشد.
8 ـ اشخاص ذيل از شركت در انتخابات به شرط
ممنوعند: اولاً حكام و معاونين آنها در محل حكومت، ثانياً عمال نظمية شهري
كه در آن انتخابات به عمل ميآيد، ثالثاً مأمورين نظامي بري و بحري داخل
در نظام.
9 ـ شرايط انتخاب شدن همان شرايط انتخاب
كردن است بعلاوه بايد انتخاب شدگان سواد فارسي كامل داشته باشند و سنشان
كمتر از سي سال نباشد و داخل خدمت دولتي نباشند.
10 ـ اشخاصي كه انتخاب ميشوند بايد قبل از
وقت يا خودشان داوطلب انتخاب شدن باشند يا به تكليف انتخاب كنندگان قبول
انتخاب شدن را نموده باشند.
ترتيب انتخاب اعضاء در شهرها
11 ـ در هر شهري كه انتخابات به عمل ميآيد
انجمني براي نظارت در انتخابات تشكيل مييابد كه مركب از شش نفر از معاريف
انتخاب كنندگان شهر و در تحت نظارت حاكم يا نايبالحكومه يا معاونشان خواهد
بود.
12 ـ پس از تشكيل اعضاي انجمن از ميان
خودشان يكنفر رئيس و يكنفر منشي انتخاب خواهند نمود.
13 ـ نظم مجلس و حفظ انتخاب با رئيس و
نوشتن صورت مجلس با منشي خواهد بود.
14 ـ انجمن نظار فقط مشغول امر انتخاب خواهد
بود و به هيچوجه داخل در گفتگوي ديگري نخواهد شد.
15 ـ انجمن نظار اعلاني مرتب نموده دو هفتة
قبل از روز انتخاب كه جمعه خواهد بود در شهر اشاعه ميدهند.
16 ـ اعلان مذكور در مادة فوق مطالب ذيل را
دارا خواهد بود.
اول محل و ايام و اوقاتي كه انجمن نظار
حاضر خواهد بود براي دادن تعرفه به اشخاصي كه شرايط انتخاب كردن را دارا
هستند. دوم مواد شش تا نه اين قانون را. سوم محل و روز و مدتي را كه
انجمن نظار حاضر خواهد بود براي گرفتن اوراق انتخاب از دارندگان تعرفه
انتخاب. چهارم عدة اعضائيكه بايد انتخاب شوند.
17 ـ محل اجتماع انجمن نظار حتيالمقدور قسمي
انتخاب خواهد شد كه در مركز شهر واقع باشد تا مردم بتوانند به سهولت و آزادي
ورود كرده تعرفه بگيرند يا روز انتخاب رأي بدهند مثل مساجد يا مدارس.
18 ـ تعرفة كه با نمره و تاريخ به مهر
اعضاي انجمن نظار به انتخاب كنندگان داده ميشود محتوي اسم خود و پدر و سن
و شغل و منزل انتخاب كننده خواهد بود همچنين تعيين روز و محلي را مينمايد
كه دارنده تعرفه بايد حاضر شده رأي خود را بدهد.
19 ـ انچمن نظار تمام تعرفههائي را كه ميدهد
به ترتيب نمره در كتابچة ثبت خواهد نمود و روز انتخاب كه فقط يكروز خواهد
بود و به وسيله اعلان و تعرفه معين گرديده انجمن نظار از صبح تا شام در
محلي كه معين شده حاضر ميشود.
20 ـ روز انتخاب انجمن اقلاً ده ساعت براي
تحصيل آراء حاضر خواهد بود. ساعت افتتاح و اختتام مجلس انتخاب قبل از وقت
اعلان خواهد شد.
21 ـ پس از انقضاي وقتي كه معين شده ديگر
ورقه انتخاب از كسي قبول نخواهد شد.
22 ـ دادن رأي بايد مخفي باشد و از اين جهت
دارنده تعرفه بايد قبل از دخول به مجلس انتخاب مطابق عدة كه اعلان شده
است اسم يك يا چند نفر را كه داراي شرايط انتخاب شدن باشند و روي يك
قطعة كاغذ سفيد بي نشان نوشته تا كند و با خود داشته باشد.
23 ـ پس از حضور اعضاي انجمن و افتتاح مجلس
انتخاب در ساعتي كه اعلان شده قبل از شروع به گرفتن اوراق انتخاب رئيس
انجمن نظار جعبة كه براي ضبط اوراق انتخاب است در حضور اعضاي انجمن و
حاضرين از انتخاب كنندگان باز نموده خالي بودن آن را مينمايد.
24 ـ دارندگان تعرفه براي ورود به مجلس
انتخاب بايد تعرفه و ورقة انتخاب خود را در دست داشته باشند.
25 ـ اشخاصي كه تعرفه ندارند حق دخول و
مزاحمت را ندارند.
26 ـ هر يك از دارندگان تعرفه پس از ورود به
مجلس انتخاب در كمال آرامي تعرفه و ورقة انتخاب خود را به رئيس خواهند
داد.
27 ـ رئيس نمرة تعرفه را به صوت بلند ميگويد
تا يكي از اعضاي انجمن نمره را در كتابچه ثبت تعرفه پيدا نموده نشان كند؛
پس از نشان آن نمره رئيس تعرفه را به صاحبش رد نموده ورقة انتخاب او را
بدون نگاه كردن در جعبة انتخاب مياندازد.
28 ـ انتخاب كنندگان پس از دادن ورقة
انتخاب و پس گرفتن تعرفه در صورت تنگي جاي و اختلال نظم و ترتيب انتخاب
و امر رئيس از مجلس انتخاب خارج خواهند شد.
29 ـ رئيس از حضور عدة از انتخاب كنندگان در
مجلس انتخاب مضايقه نخواهد نمود مگر اينكه موجب تنگي مكان و معطلي و بينظمي
امر انتخاب بشود در اين صورت اطاعت امر رئيس لازم است.
30 ـ دخول در مجلس انتخاب با داشتن حربه
ممنوع است.
31 ـ پس از انقضاي وقت مجلس انتخاب يا نشان
شدن تمام نمرهها در كتابچه ثبت تعرفه رئيس ختم انتخاب را به صوت بلند
اعلان مينمايد. و پس از آن ديگر از كسي ورقة انتخاب قبول نميشود.
32 ـ پس از اعلان ختم انتخاب رئيس جعبة
انتخاب را در حضور اعضاي انجمن نظار و حاضرين از انتخاب كنندگان خالي نموده
امر به استخراج اسامي مينمايد.
33 ـ كار اول تعيين عدة اوراق انتخاب خواهد
بود و نتيجه آن به توسط منشي انجمن در صورت مجلس روز انتخاب ثبت ميشود.
34 ـ پس از تعيين عدة اوراق انتخاب يكي از
اعضا اسامي مرقومه روي اوراق را يك يك به صوت بلند ميخواند و به يك نفر
ديگر از اعضا ميدهد.
35 ـ منشي مجلس بايد اسامي كه خوانده ميشود
در بالاي صفحه كاغذي سياهه نموده هر چند دفعه كه يك اسم مكرر ميشود زير
آن براي شماره علامتي بگذارد.
36 ـ در صورتيكه روي اوراق انتخاب بيشتر يا
كمتر از عدة معينه در اعلان اسامي نوشته باشند نقصي در امر انتخاب نخواهد
شد؛ در صورت اول آن عده اسمي كه زياد نوشته شده از آخر ورقه خوانده
نخواهد شد.
37 ـ از اوراق آنچه سفيد يا لايقرأ باشد يا
اينكه صحيحاً معرفي انتخاب شده را بكند يا امضاي انتخاب كننده را داشته
باشد يا بيش از يك ورق باشد محسوب نخواهد بود ولي عيناً ضميمه صورت مجلس
ميشود.
38 ـ بلافاصله پس از استخراج و شمارء آرأ
رئيس نتيجه را به صوت بلند اعلان مينمايد و اوراق انتخاب را پاره و باطل
مينمايد به استثناي آنهائيكه در ماده فوق ذكر شد كه ضميمه صورت مجلس ميشود.
40 ـ صورت مجلس انتخابات را منشي در دو نسخه
تحرير نموده به امضاي اعضاي انجمن نظار ميرساند يك نسخه به حاكم يا نايبالحكومه
داده خواهد شد و نسخه ديگر با كتابچه ثبت تعرفه و اوراق مذكور در مادة 38
در نزديكي از اعضا كه انجمن نظار معين كند امانت ميماند كه پس از تشكيل
به انجمن ايالتي يا ولايتي تسليم نمايد.
41 ـ در صورت تساوي آرأ منتخب به حكم قرعه
معين ميشود.
42 ـ در صورتي كه تجديد انتخاب لازم شود
جمعة آينده خواهد بود.
43 ـ اگر از انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان
كسي در حين انتخاب شكايت يا ايرادي در امر انتخاب داشته باشد مانع از
انجام انتخاب نخواهد شد ولي شرح آن شكايت بايد در صورت مجلس درج شود.
44 ـ شكايات و ايرادات راجعة به انتخابات
بايد در ظرف يك هفته بعد از ختم انتخاب به انجمن نظار اظهار شود تا انجمن
رسيدگي نموده حكم خود را بدهد و نتيجه را ضميمه صورت مجلس انتخاب نمايد.
45 ـ متشكيان از انتخابات اگر از حكم انجمن
نظار راضي نباشند ميتوانند پس از افتتاح انجمن ايالتي يا ولايتي شكايت
خودشان را در ظرف هفتة اول تجديد نمايند و حكم انجمن ايالتي يا ولايتي
قطعي خواهد بود.
46 ـ حق اعتراض و ايراد بر انتخابات را
اشخاصي دارند كه حق انتخاب كردن و انتخاب شدن را داشته باشند.
47 ـ انجمن نظار يك هفته بعد از انجام
انتخابات متفرق خواهد شد.
شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان
بلوك
48 ـ انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان بلوك
بايد داراي صفات ذيل باشند.
اولاً تابعيت ايرانيّه، ثانياً كمتر نبودن سن
از بيست و پنج، ثالثاً داشت زراعت و دادن ماليات، رابعاً معروف نبودن به
قتل يا سرقت، خامساً داخل نبودن در خدمت نظامي.
49 ـ انتخاب شوندگان بايد علاوه بر آنچه در
مادة فوق ذكر شد كمتر از سي سال نداشته باشند و در امور محلي صاحب بصيرت و
اطلاع باشند و داخل در خدمت دولتي نباشند.
ترتيب انتخاب اعضاء در بلوك
50 ـ از هر قريه يكنفر به انتخاب اهالي قريه
انتخاب ميشود و تمام منتخبين قرأ يك بلوك در مركز بلوك جمع شده با يك
نفر منتخب آنجا به اطلاع نايبالحكومه بلوك يكنفر را باكثريت آرأ از ميان
خود منتخب نموده با اعتبارنامة كه امضاي نايبالحكومه و انتخاب كنندگان را
خواهد داشت به انجمن روانه ميدارند و به منازل خود مراجعت مينمايند.
51 ـ منتخبيني كه از طرف اهالي قرأ به مركز
بلوك براي انتخاب نماينده فرستاده ميشوند بايد اعتبارنامة به امضاي ريشسفيدان
قريه خود داشته باشند.
52 ـ منتخبين قرأ مختارند اگر بخواهند براي
نمايندگي در انجمن از اهل شهر كسي را انتخاب كنند.
ترتيب انجمن ايالتي
53 ـ يك هفته بعد از انجام انتخاب در شهرها
انجمن ايالتي منعقد گشته مشغول امور راجعة به خود ميشود راي انجمن در
غيبت مبعوثين توابع مناط اعتبار و اجرا است.
54 ـ انجمن ايالتي اعتراضات به انتخابات را
موافق قوانين مقرره رسيدگي خواهد كرد و بايد در ظرف يكماه پس از رسيدن
اعتراضات به انجمن آنها را قطع و فصل كند. چنانچه رجوع اعتراضات به محاكم
عمومي لزوم يابد ابتداي آن يك ماه از روزي خواهد بود كه اين ارجاع مقرر
ميشود. رسيدگي و محاكمة انجمن فقط در ايرادات مرقومة در ورقة اعتراضيه
است.
55 ـ اعضاي انجمن ايالتي كه انتخاب آنها
مورد ايراد است تا زمانيكه ايرادات بثبوت نرسيده ميتوانند در اجلاسات حضور
به هم رسانيده رأي دهند.
56 ـ هر يك از اعضاي انجمن ميتوانند از
عضويت استعفا نمايند و همچنين انجمن يا شوراي ملي ميتوانند يكي از اعضاء
انجمن را بعد از ثبوت تقصير به حكم قانون از عضويت انجمن معاف بدارند.
57 ـ هر يك از اعضاء كه شرط عضويت از وي
سلب شود به حكومت انجمن از عضويت معاف ميشود.
58 ـ هر يك از اعضاء كه در ده اجلاس متوالي
بدون عذر موجه در انجمن حاضر نشود به حكم انجمن از عضويت خارج ميشود.
59 ـ هر عضوي كه موافق مواد فوق از عضويت
معاف شده باشد ميتواند در اين خصوص به مجلس شوراي ملي شكايت كند تا به
شكايت او رسيدگي شود.
60 ـ هر عضوي كه ميخواهد از عضويت استعفا
نمايد بايد استعفاي خود را كتباً و صريحاً به رئيس انجمن عرضه دارد تا از طرف
انجمن به توسط حكومت اقدامات لازمه در انتخاب عضو ديگري به جاي او بشود.
61 ـ مدت دورة انتخابيه اعضاي انجمنهاي
ايالتي چهار سال خواهد بود و پس از انقضاي دو سال اول نصف از اعضاء به حكم
قرعه از عضويت خارج و عوض آنها انتخاب ميشود و از اين به بعد در رأس هر
دو سال آن نيمة از اعضاء كه دورة چهار سال عضويت آنها به سر آمده به
موجب انتخاب جديد تبديل يا تجديد ميشود.
62 ـ در صورتي كه عضوي قبل از انقضاي دورة
انتخابيه بسبب استعفاء يا معاف شدن از انجمن خارج بشود عوض او بايد در ظرف
يكماه از محل خود انتخاب شده در انجمن حاضر بشود و انجمن ايالتي بايد مواظب
اجراي اين امر باشد.
63 ـ انجمن ايالتي در تمام سال منعقد خواهد
بود ولي در سه ماه تابستان در هر ماهي ثلث اعضاء به حكم قرعه حق تعطيل
دارند.
64 ـ در موقع افتتاح انجمن اعضائيكه حاضر
هستند يكنفر رئيس، يكنفر نايبرئيس و دو منشي از ميان خود به اكثريت آرأ
براي يكسال انتخاب خواهند نمود و در اين موقع بايد اقلاً سه ربع از اعضاء
حضور داشته باشند.
65 ـ انجمنهاي ايالتي موافق نظامنامة داخلي
امور داخلي خود را مرتب خواهند كرد.
66 ـ انجمنهاي ايالتي ميتوانند يك يا چند
نفر از اعضاي انجمن را براي رسيدگي به اموريكه راجع به آنهاست مامور
نمايند.
67 ـ رؤساي شعب مختلفة ادارات دولتي در
ايالات بايد اطلاعات كتبي و شفاهي كه انجمن بخواهد و راجع به آن ايالات
باشد بدهند.
68 ـ انجمن ايالتي ميتواند مستقيماً بدون
واسطه حاكم مكاتبه با شعبات مختلفة ادارات دولتي در ايالت بنمايد به استثناي
اداراتي كه در تحت رياست خود حاكم واقعند كه در اين صورت طرف مكاتبات
خود حاكم خواهد بود.
69 ـ حاكم يا معاون او حق حضور و نطق در
اجلاسات انجمن ايالتي دارد مكر در موارديكه به محاسبات حكومتي رسيدگي ميشود.
70 ـ اجلاسات انجمن علني است ولي بر حسب
خواهش پنج نفر از اعضاء يا حاكم يا رئيس با رعايت اكثريت آرأ ميتوان مجلس
محرمانه بدون حضور تماشاچي تشكيل داد.
71 ـ اشاعة صورت مجلس محرمانه موقوف براي
كسي است كه انجمن محرمانه را خواسته است.
72 ـ نظم داخلي انجمن به عهدة رئيس است.
هر يك از اعضا كه برخلاف نظم انجمن رفتار نمايد به حكومت خود انجمن موافق
نظامنامة داخلي مجازاتش مقرر ميشود و اگر از غير اعضاء حركتي مخالف ا
نتظامات مجلس ظهور كند رئيس ميتواند به توسط مأمورين نظميه كه در تحت
اطاعت او هستند مقصر را اخراج يا توقيف كند و عده مأمورين نظميه براي انجمن
ايالتي از شش الي دوازده نفر و براي انجمن ولايتي از دو الي شش نفر مقرر
شده است.
73 ـ در صورتيكه در انجمن جنحه يا جنايتي
واقع شود صورت واقعه را رئيس امضا ميكند و به محكمة كه در اين باب بايد
حكم كند ميرساند.
74 ـ در صورتيكه براي حفظ نظم داخلي انجمن
حضور دستة از مأمورين نظامي يا نظميه لازم باشد رئيس ميتواند به قدر كفايت
آنها را از حاكم بخواهد.
75 ـ در صورتيكه بيش از نصف اعضاء حاضر باشند
شروع به مذاكرات ميشود.
76 ـ براي تحصيل رأي اقلاً حضور دو ثلث
اعضاء لازم است.
77 ـ در صورتيكه عدة اعضاء در اجلاسي از عدة
مقرره كمتر باشد مذاكرات و كسب رأي موكول به مجلس آينده ميشود و در اجلاس
ثاني بدون مراعات عدد مذاكرات ميشود و اكثريت آراء حاضرين مناط اعتبار
خواهد بود و در صورت مجلس انجمن اسامي غائيبن بايد نوشته شود.
78 ـ در صورتيكه ربع اعضاي حاضر خواهش كنند
كسب رأي مخفي ميشود.
79 ـ در صورت تساوي آراء رأي رئيس به منزلة
دو رأي محسوب است در انتخاب اشخاص حتماً رأي مخفي گرفته ميشود و نتيجة
رأي و عدة رأي دهندگان بايد در صورت مجلس ثبت گردد.
80 ـ همه روزه صورت مجلس رسمي بطور خلاصه
بايد مرتب و محرر شود و در ظرف چهل و هشت ساعت بعد از اختتام هر اجلاسي آن
صورت به روزنامهنويسان در صورت مطالبه داده شود.
81 ـ روزنامههاي محلي هر گاه عقايد خود را
در خصوص مذاكرات انجمن خواسته باشند طبع نمايند بايد قسمتي از صورت مجلس
انجمن را كه مربوط به آن است نيز درج نمايند والا مورد مواخذه و موافق
قانون انطباعات مجازات ميشوند.
82 ـ صورت مجالس بايد به توسط يكي از
منشيان نوشته شده در ابتداي اجلاس آينده به امضاي رئيس و منشي برسد و
اين صورت بايد محتوي باشد بر مذاكرات و اسامي اعضائيكه داخل در مباحثه شدهاند
و خلاصة اظهارات آنها.
83 ـ كليه اشخاصي كه حق انتخاب دارند يا در
ولايت ماليات بده باشند حق دارند صورت مجلس علني را بخواهند و از روي آنها
صورت بردارند و به توسط روزنامجات منتشر سازند.
84 ـ كلية مذاكرات و مباحثاتي كه خارج از
وظيفة انجمن است از درجة اعتبار ساقط است و به موقع اجرا گذارده نميشود.
هر كس حق دارد به اين قبيل اقدامات كه خارج از وظيفة انجمن است ايراد و
اعتراض كند.
85 ـ اعليحضرت همايوني به تصويب وزير داخله
نظر به دلائل موجه ميتواند انجمني را به موجب فرمان مرخص و در همان
فرمان امر به تجديد انتخاب فرمايند كه در ظرف يكماه امر انتخابات جديد
انجام يابد و بايد انجمن بعد از تشكيل امر انتخابات به فاصله يك هفته
تشكيل يابد و منعقد شود.
86 ـ مردم مختارند كه هر كدام از اعضاي سابق
را كه بخواهند و از آنها رضايت داشته باشند دوباره انتخاب نمايند.
فصل دوم در وظايف انجمنهاي ايالتي
87 ـ وظايف انجمنهاي ايالتي منحصر است به
نظارت در اجراي قوانين مقرره و رسيدگي و قرارداد در امور خاصه ايالت موافق
شرح ذيل يا اخطار و صلاحانديشي در صرفه و امنيت و آبادي ايالت.
88 ـ ايجاد قانون از وظيفة انجمنهاي ايالتي
خارج است.
89 ـ انجمنهاي ايالتي ميتواند در كليه
شكاياتي كه از حكام ايالات و ولايت ميرسد رسيدگي كرده هر گاه رفتار حاكم
برخلاف قانون باشد نقض قوانين را به او اخطار نمايند و در صورت عدم ظهور
نتيجه مراتب را به ادارات مركزي دولت اظهار داشته احقاق حق متظلمين را
بخواهند.
90 ـ ماداميكه ادارات عدليه تشكيل نشده در
صورتي كه كسي از حكمي كه دربارة او از يكي از حكماي عرفيه صادر شده باشد
به انجمن شكايت و تظلم كند، انجمن ميتواند در همان محكمه امر به استيناف
و تجديد رسيدگي كند و اگر اين استيناف رفع شكايت محكوم عليه را نكند، انجمن
حق دارد رسيدگي در آن امر را به ادارات مركزيه ارجاع كند.
91 ـ انجمن ايالتي حق نظر در وصول و ايصال
ماليات به هر عنوان كه موافق قانون مقرر شده باشد دارد.
92 ـ تصفيه شكايات راجعة به ماليات و
همچنين تحقيق در باب استدعاي تحقيقات و تشخيص امرافات بر عهدة اين
انجمنها است و نتيجة تحقيقات به توسط حاكم ايالت بايد به وزارت ماليه
ابلاغ شود كه با تصفيه وزارت ماليه به موقع اجراء گذارده شود.
93 ـ انجمن ايالتي ميتواند در مواردي كه
براي مصارف محلي از قبيل راه سازي و تأسيس مدارس و پل سازي و غيره وجهي
لازم شود آن وجه را به نسبت تقسيم ماليات همان محل سرشكن اهالي نمايد
موافق حدي كه در قانون ماليه مقرر است.
94 ـ انجمن ايالتي ميتواند در موقع احتياج
براي احداث پارة تأسيسات عامالمنفعه از قبيل راه و پل و مدرسه و غيرها
مبلغي استقراض كند مشروط بر اينكه محل اداي آن استقراض از عايدات معمولي
يا فوقالعاده همان ايالت باشد و اين استقراض بدون تصويب مجلس شوراي ملي
و امضاي ملوكانه صورتپذير نخواهد شد.
95 ـ در صورتي كه انجمن اخذ مالياتي فوقالعاده
علاوه بر حدود مقرره لازم داند بايد موافق قانون اساسي به تصويب مجلس
شوراي ملي برسد.
96 ـ ماليات فوقالعاده فقط به محلي تعلق
ميگيرد كه فايدة تأسيسات مذكوره در موارد فوق راجع به آن است، چنانچه
فايدة تأسيسات راجع به تمام ايالت باشد ماليات هم سرشكن تمام ايالت ميشود
و اگر فايدة آن به بلد يا بلوكي خاصه تعلق گيرد، ماليات مزبور هم فقط از
همان بلد يا بلوك گرفته خواهد شد.
تنبيه: وجوهي كه به موجب مواد فوق بر سبيل
فوقالعاده سرشكن اهالي ميشود بايد به نسبت مالياتي باشد كه پس از مميزي
جديد مقرر خواهد شد.
97 ـ قراردادهاي انجمن در امور ذيل به
اكثريت آراء واجبالاجرا است مگر آنكه حاكم در مدت بيست روز پس از صدور حكم
اخطار كند كه قرارداد انجمن مخالف قانون يا خارج از وظيفه انجمن است و نسخ
آن را بخواهد؛ اگر انجمن متقاعد نشد حاكم بايد ناسخ آن قرارداد را در ظرف دو
ماه به تصويب مجلسين و صحة همايوني صادر نمايد والا قرارداد انجمن بايد به
موقع اجرا گذارده شود.
98 ـ قراردادهاي مذكوره در ماده فوق از قرار
ذيل است:
اول در خصوص خريد و فروش و معاوضة اموال منقوله
و غير منقوله ايالتي به استثناء ابنية حكومتي و محكمهها و مدارس و مجلسها
و عمارات نظميه واشياء منقوله متعلق به آنها.
دوم در ترتيب اداره و نگاهداري اموال منقوله و
غير منقوله.
سوم در اجاره و استجاره مستقلات و املاك براي
صرفه يا رفع حاجت ايالت.
چهارم در خارج كردن عمارات يا ملكي از تصرف ادارة
و به تصرف ادارة ديگر دادن به استثناء ابنيه حكومتي و محكمهها و مدارس و
محبسها و عمارات نظميه كه بايد با تصويب ادارات مركزي باشد.
پنجم در رد و قبول عطايا نسبت به ايالت مشروط بر
آنكه اعتراضي بر آنها نشده باشد.
ششم در بيمه كردن عمارات و ابنيه ايالتي.
هفتم در ادارة شوارع ايالتي و رسيدگي به نقشهها
و بازديد كارهائيكه براي ساختن و تعمير راههاي ايالتي لازم است و در تعيين
اداراتي كه ساختن و مرمت اين وامها به آنها بايد واگذار شود و در باب طرق
شوسه و غيره كه در تحت امتياز خارجه يا داخله است وظيفه انجمن فقط نظارت
است بر اينكه به شروط مقرره امتيازنامه عمل شده باشد در صورتيكه انجمن
تخلفي در مواد امتيازنامه معلوم دارد بايد ملاحظات خود را بدون مداخله به
وزارت فوايد عامه اطلاع دهد.
هشتم در اداره شوارع عمومي كه منافع آنها به
چندين ولايت ميرسد و تعيين بلوكاتي كه بايد شركت در ايجاد و نگاهداري آن
راهها بنمايند و تعيين وجه ساليانه پس از تحصيل آراء انجمنهائي كه در اين
امر شركت دارند و تقسيم وجوهي كه دولت يا ايالت از براي كلية اين قبيل
راهها ميدهد و تعيين اداراتيكه ساختن اين شوارع به آنها واگذار ميشود و
تبديل بيكاريها به وجوه نقديه.
نهم در ايجاد وسائل عبور و حمل و نقل از قبيل
كشتيهاي كوچك و كرجي جهت عبور از رودخانهها و غيرها و تعيين حقالعبور.
دهم در رسيدگي به نقشه و بازديد كلية كارهائيكه
مخارج آنها از وجوه ايالت داده ميشود و تعيين ادارة كه اجراي اين كارها
به عهدة آن محول خواهد شد.
يازدهم در رسيدگي به اظهارات اهالي بلوكات و قراء
و قصبات و شركتها و اشخاص مختلفه براي كمك نقدي در انجام كارهائي كه
منافع ايالتي دارد.
دوازدهم در تعيين سهم نقدي ايالت در مخارجي كه
منافع آنها هم به ايالت هم به بلوكات ميرسد.
سيزدهم در حفظ حقوق علايق و املاك ايالتي در محكمهها.
چهاردهم در رسيدگي بمحاسبات مريضخانههاي ايالتي و
همچنين قرارداد با مريضخانههاي متفرقه در خصوص پذيرفتن مرضاي فقرا.
پانزدهم در ادارة دارالايتام.
شانزدهم در تعيين سهم بلوكات جهت مخارج مريضخانهها
و دارالايتام و تشخيص مأخذ اين تقسيم.
هفدهم در تأسيس و اداره كردن دارالعجزة ايالتي.
هيجدهم در تأسيس و ادارة صندوق وظيفه براي
مأموريني كه حقوق آنها از وجوه ايالتي پرداخته ميشده و بواسطة پيري و
ناتواني و قدمت خدمت معاف از خدمت شدهاند و همچنين براي ورثه اشخاصي كه
در سر خدمت وفات كردهاند.
نوزدهم در معاونت نقدي براي تكميل تحصيل شاگردان
قابل بيبضاعت به موجب راپورت مفتشين انجمنهاي علمي و ادارات مدارس و
سلب اين امتياز در صورت عدم استحقاق يا ظهور تقصير.
بيستم در تأسيس مجلس امتحان براي انتخاب شاگرداني
كه به آنها جهت تكميل تحصيل معاونت ميشود.
بيست و يكم در رسيدگي به اختلافاتي كه مابين دو يا چند
بلوك در خصوص تقسيم مخارج مشتركه حاصل شود.
بيست و دوم در رسيدگي بقراردادهاي انجمنهاي بلدي در
خصوص برقرار نمودن يا توقيف يا تغيير دادن مكانها و ميدانهائي كه جهت
بارانداز و فروش امتعه دائماً يا موقتاً بر قرار ميشود.
بيست و سوم در قرية از بلوكي خارج كردن و جزو بلوك
ديگر محسوب داشتن با موافقت انجمنهاي ولايتي.
بيست و چهارم در رسيدگي به صورت
اسامي اشخاصي كه در بلوك حق انتخاب كردن دارند.
99 ـ چون انجمنهاي ايالتي بصيرت در امور و
حوائج ايالات دارند لازم است اولياي دولت قبل از اقدام به تغييرات در
ايالات رأي انجمنهاي مزبوره را بخواهند ولي مجبور به پيروي رأي آنها
نيستند.
100 ـ اولياي دولت بايد در مسائل ذيل رأي
انجمن را بخواهند.
اول در صورتيكه بخواهند حدود ايالت يا بلوكات و
يا مقر حكومت را تغيير بدهند.
دوم در صورتيكه بخواهند بعضي از مراتع را تبديل
به جنگل نمايند.
101 ـ صلاحانديشي در وجوهي كه از خزانه
دولتي براي مخارج عمومي ايالت بعنوان كمك داده ميشود به عهدة انجمن
ايالتي است و بايد از قرارداد انجمن بياندازه تجاوز نشود.
102 ـ در خصوص اعانههائي كه از ادارات
دولتي براي مخارج مساجد و تأسيسات خيريه و يا معاونت در ايجاد يا مرمت
مدارس و دارالعجزه و همچنين كمك به انجمنهاي زراعتي و فلاحتي ميشود،
انجمن ميتواند صلاحانديشي خود را با رعايت ترتيب اهميت بادارات دولتي
اظهار نمايد.
103 ـ انجمن ايالتي ميتواند به توسط رئيس
انجمن ايرادات خود را در اموري كه راجع بمنافع ايالت است و همچنين
اعتراضاتي كه در خصوص ترتيب و حوائج ادارات متعلقة به ايالت دارد به
وزارتخانهها اظهار كند.
104 ـ
در كليه امور معاشي و ادارة انجمن ايالتي ميتواند رأي خود را اظهار
كند، لكن در امور سياسي حق مذاكره ندارد.
تنبيه: امور سياسي عبارت از مسائلي است كه
راجع به اصول ادارة و قوانين اساسي مملكت و پلتيك دولت باشد.
105 ـ ايرادات انجمن در خصوص منافع ايالتي
بيكي از ملاحظات سهگانه ذيل راجع تواند شد.
اول اينكه در اجراي آن امور منافع مخصوصة آن
ايالت منظور نشده باشد.
دوم آنكه از منافع مخصوصة آن ايالت صرفنظر
كرده باشند.
سوم آنكه به ملاحظة منافع ديگر چشم از منافع
آن ايالت پوشيده باشند.
فصل سوم بودجه و محاسبات ايالت و ولايت
106 ـ هر ايالت يا ولايتي صاحب بودجة خواهد
بود كه جمع و خرج معمولي و فوقالعادة آن از قرار تفصيل ذيل است.
107 ـ جمعهاي معمولي بودجة ايالت يا ولايت
از اين قرار است.
اول وجهي كه بعد از مميزي و تعديل ماليات بر
طبق قانون ماليه و بر حسب حكم دولت و تصويب مجلس شوراي ملي از ماليات
هر ايالت و ولايتي براي مخارج محلي آنجا واگذار ميشود.
دوم منافع اموال ايالتي يا ولايتي.
سوم منافع حاصله از حقالعبور طرق و معابري كه
به توسط ايالت يا ولايت ساخته شده و حق اخذ آن را دارند.
چهارم سهمي كه بلوكات از بابت نگاهداري طرق و
شوارع به ايالت و يا ولايت ميدهند.
108 ـ جمعهاي فوقالعاده ايالات و ولايات
از قرار ذيل است:
اول ماليات فوقالعادة كه بر حسب اقتضاي ضرورت
و به حكم قانون موقتاً علاوه بر معمول دريافت ميشود.
دوم وجه استقراض كه در موقع لزوم بر حسب قانون
استقراض آن تصويب ميشود.
سوم عطيات و بخششهائي كه به ايالات و ولايت
ميشود.
چهارم قيمت اموال ايالتي كه بفروش رسيده باشد.
پنجم ساير فوايد متفرقه كه بر حسب اتفاق ممكن
است پيدا شود.
109 ـ مخارج معمولي بودجه ايالت يا ولايت
از قرار ذيل است:
اول اجاره يا مرمت دارالحكومه و همچنين اساسيه
و مرمت آن.
دوم اجارة يا مرمت محل و اساسية كه براي انجمن
معارف لازم است.
سوم اجاره يا مرمت قراولخانهها و محل
قراسورانها.
چهارم اجاره يا مرمت محاكم عدليه و اساسية آنها.
پنجم مخارج طبع و انتشار اعلانات و صورتهاي
لازمه از اسامي اشخاصي كه حق انتخاب در ايالت يا ولايت دارند.
ششم كلية مخارجي كه از طرف دولت به عهدة
ايالت يا ولايت محول است.
هفتم اداي اقساط قروض ايالتي.
110 ـ مخارج فوقالعادة بودجه ايالت يا
ولايت مخارجي است كه بطور موقتي و اتفاقي ضرورت پيدا ميكند.
111 ـ وجوهي كه در يك دورة معامله مالياتي
كه عبارت از يك سال شمسي است به مصرف مقرره در بودجه نرسيده باشد، در
بودجه سال بعد به عنوان همان مصرف به خرج منظور ميشود و هر گاه در يك
دورة دخل بودجه از مخارج مقرره بيشتر باشد باقي بودجة آن سال در بودجه
سال بعد ابوابجمع ميشود و انجمن مصارف آنرا معين مينمايد.
112 ـ مامور ماليه هر يك از ايالات يا ولايت
بايد مواظبت نمايد كه وجوه عائدي ايالت وصول شود و مسئوليت اين امر به
عهدة او محول است. حكم ايصال اين وجوه بايد از طرف حاكم به امور ماليه
ابلاغ شود.
113 ـ مامور ماليه بايد موافق ميزان بودجه و
بر طبق حواله حاكم وجوه مخارج را بپردازد.
114 ـ انجمن ايالتي و ولايتي بودجه ساليانه
را كه حاكم ترتيب داده است، رسيدگي نموده به اكثريت آرا اصلاح مينمايد
و اين بودجه پس از آنكه در انجمن تصويب شد بايد به تصويب وزارت ماليه
برسد.
115 ـ حاكم بايد در ماه اول هر سال جزء كليه
مخارج سال گذشته را به انجمن ارائه دهد.
116 ـ بودجة ايالت بايد طبع و مجاناً منتشر
شود.
فصل چهارم در تشكيل انجمنهاي ولايتي
117 ـ ولايت قسمتي از مملكت است كه داراي
يك شهر حاكمنشين و توابع باشد اعم از اينكه حكومت آن تابع پايتخت يا
تابع مركز ايالتي باشد.
118 ـ در شهر حاكمنشين هر ولايتي انجمن
موسوم به انجمن ولايتي منعقد ميشود.
119 ـ اعضاي انجمنهاي ولايتي مركب خواهند
بود از منتخبين شهر حاكمنشين و مبعوثيني كه از بلوكات و توابع آن ولايت
به انتخاب اهالي آنها فرستاده ميشوند.
120 ـ عدة منتخبين شهر حاكمنشين كه محل
انعقاد انجمن ولايتي است شش نفر خواهد بود.
121 ـ عدة مبعوثين كه از بلوكات و توابع آن
ولايت به انجمن ولايتي فرستاده ميشوند، مطابق عدة بلوكات و توابع آن
ولايت خواهد بود.
122 ـ هر يك از بلوكات و توابع ولايتي فقط
يك نفر منتخب به انجمن ولايتي خواهد فرستاد كه در بلاد موافق قواعد
انتخابات شهرها و در بلوك موافق ترتيب انتخاب بلوك معين ميشود.
123 ـ هر يك از ايلات عمده كه در قلمرو
ولايتي هستند ميتوانند يك نفر منتخب به انجمن ولايتي بفرستند.
124 ـ وظايف و ترتيبات انجمنهاي ولايتي در
قلمرو هر ولايت كه عبارت از شهر و توابع و بلوكات آن است، مطابق خواهد بود
با وظايف و حقوقي كه براي انجمنهاي ايالتي مقرر شده، ولي انجمنهاي ولايتي
كه جزء ايالتي هستند در مطالب لازمه به انجمن ايالتي كه در كرسي آن
ايالت تشكيل ميشود رجوع خواهند نمود؛ ولاياتي كه مستقل هستند و در تحت
ايالت ديگر نيستند مستقيماً به ادارات مركزي دولت كه در دارالخلافه است
طرف ميشوند.
تبصره: انجمن ايالتي در مركز ايالت و انجمن
ولايتي در شهر حاكمنشين ولايت برقرار خواهد بود لاغير.
محل مهر مبارك
جناب اشرف اتابك اعظم اين نظامنامه انجمن
ولايتي
ملاحظه شد صحيح است معمول و مجري بداريد
شهر ربيعالثاني 1325
*به نقل از : مجلس اول و نهادهاي مشروطيت، علي اصغر حقدار، تهران، انتشارات
مهرنامك، 1383.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر