۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

سنتگرایان مشروعه خواه و آئین بهائی(6) مشروعه خواهان شیعی و بهائیان



فهرست وار به بخشی از آرا و نوشته های دیگر سنتگرایان مشروعه خواه هم اشاره می کنم. ارائه نوشته های سنتگرایان مشروعه خواه بدون هر نظر و تحلیلی، گویای واقعیت آموزه های آنان و درکی که از مشروطیت داشتند است.
آخوند رستم آبادی از یاران شیخ فضل اله نوری بود و در تحصنی که علما به رهبری شیخ فضل الله نوری، در مخالفت با مشروطه در شاه عبدالعظیم انجام دادند او هم شرکت داشت. رستم آبادی در نامه ای به علمای سه گانه نجف دلایل مخالفت خود را با مشروطیت می نویسد. رستم آبادی هم مثل نوری مساله آزادی و برابری حقوقی را از دلایل مخالفت با مشروطیت می داند:«نتیجه دیگر[نتیجه دیگر برقراری مشروطیت] عنوان مساوات و برابری در حدود و حقوق میانه مسلمانان و سایر فرق اهل ذمه و غیره که اشتهار و انتشار داده اند. ..... ای مسلمانان چشم اسلامیان روشن باد...مثلا این تساوی حقوق که تفوق عدیده به گوش خلق کشیده و مردم بی علم و بیچاره [.....] از این تساوی چیست؟- مساوات بین مسلمین است که حاجت به تشریح و تدوین نبوده، بدیهی است، به حکم  " إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ " تمام مسلمانان در احکام اسلامیه تساوی دارند (دیگر در نگارش در فصول نظامنامه فضولی است) و اگر مساوات و برابری اسلامیان با سایر ملل و ادیان است ، این کلمه صادر از حزب شیطان و ناشی از ضعف سلطان است. .....ندانم این فصل تساوی حقوق را در نظامنامه بخوانم ، یا آیه مبارکه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء»را در قران مجید قرائت نمایم؟.
نمی دانیم از علو جاه و شرف اسلام چه گزند دیدند و از طبیعی مذهبان و راهزنان آشوب طلب چه شنیدند که قبول تساوی نمودند و تاج مفاخره و شرف را از سر خود ربودند. ..... "
شیخ ابوالحسن مرندی از دیگر مشروطه خواه است. از مرندی چند رساله در مخالفت با مشروطه برجای مانده است. رساله "صواعق السبعه" یکی از نوشته های مرندی است و او در بیان مخالفتش با مشروطیت می نویسد:«از شروع اسلام چند مجلس شورا برای انهدام اسلام تشکیل شده است، که پنجمین آن ها مجلس شورای ملی در دوران مشروطیت است و نمایندگان مجلس قوانینی از خود جعل می کنند که بر خلاف اسلام است. «مجلس دارالشورای ایران که در مرکز اسلام به تدلیس ،ابالیس کره ارض از یکصد و شصت و دو نفر، نماینده سی کرور ملت ایران تشکیل شده و هر روز قانونی با عقول قاصره فاسده و آرا مهلکه و مضله خود به خلاف شرع مقدس اسلام جعل و احکام باهره قران را متروک و مبدل به جعلیات کفر آمیز می نمایند و حال آن که قانونگذاری عوالم امکان مخصوص ذات باری جلت عظمه و تبلیغ آن وظیفه خاتم الانبیاء و تفصیل اجمال آن با ائمه هدی علیهم السلام است ....."
مرندی در رساله "دلائل براهین الفرقان فی بطلان قوانین نواسخ محکمات القران"، موارد دیگری از مواضع ضدمشروطه خود را می نگارد؛ او هم نظیر نوری، پدیده مشروطیت را بدعتی در دنیای شیعه مطرح می کند و بر این باور است که در این دوران، هر روزه بدعت ها بر ضد دین اسلام ظهور می کند و از اسلام جز اسمی باقی نمانده است. مسلمانان حتی نماز و روزه را هم بجای نمی آورند. تلاوت و اجرای احکام قران کنار گذاشته شده است و حتی اقداماتی بر ضد اسلام صورت می گیرد. از نظر مرندی در زمان مشروطیت خطراتی موقعیت دین را تهدید می کند و با توجه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه مسلمانان است که هم کیشان خود را نصیحت نمایند و مردم را از ظلمت جهالت برهانند. مرندی با این وظیفه شرعی رساله خود را در دوازده برهان و یک خاتمه انتشار می دهد. بخشی از برهان های مرندی عبارتند از:
برهان اول: ابوالحسن مرندی می گوید که اطاعت از سلطان وقت و دعای بقای پادشاه، از وظایف مردم است. "که حفظ بیضه اسلام و آسایش خاص و عام و انتظام احکام ..... و ترویج شریعت ..... به وجود مسعود پادشاه است".
برهان دوم: مرندی در این بخش می گوید که خداوند هیچ چیزی را در قران فروگذار نکرده است و هر کس غیر از این تصور کند، خدا و پیغمبر را تکذیب کرده و تکذیب کننده خدا، کافر است. مرندی آنگاه با آوردن شواهدی از احکام اسلام اعتقاد دارد که با وجود کتاب قران نیازی به  وضع قوانین جدید وجود ندارد.
برهان سوم: او در برهان سوم رساله خود اعلام خطر می کند که ممکن است مملکت تحت استیلای کفار و اهل ذمه در آید.
«در مذمت و توبیخ اشخاص بی دیانت و تجاوز کنندگان از حدود شرعیت و تصدی آنان بر مناصب جلیله ائمه هدی ، و شرح استیلا و حکومت کفار و اهل ذمه مثل یهود و نصاری و مستشارهای خارجی در امور مسلمین و مهام مملکت اسلامی."
برهان چهارم: مرندی در این برهان مخالفت خود را با انتخاب وکلا بیان می کند. او با اصل وجودی مجلس شورا، به صورتی که به وجود آمده بود، مخالفت بود و قوانینی را که وکلا، در مجلس وضع می کردند را "جعل احکام به عقول ناقصه و کثرت آرا باطله ..... در جعل قانون محکمات قران"، می داند.
برهان هشتم: ابوالحسن مرندی در این برهان به تجزیه تحلیل مواد قانون اساسی مشروطیت می پردازد. او با اصل برابری و مساوات، که شعار مشروطه خواهان بود، مخالفت می کند. او نا برابری های انسانی در اسلام را، حق مسلم مسلمانان می داند و از اینکه مشروطیت حق آزادی و انتخاب وکیل، به غیر مسلمانان داده است، انتقاد می کند. او می نویسد:«مشروطیت که به گمان خود بسط بساط مساوات و عدالت کرده و آنان که از برای خود حقی نمی یافتند، صاحب حقشان نموده و به یهود و نصاری و مجوس حق انتخاب وکیل و حق ملیت [حق مذهبی] داده و آن ها را با مسلمانان برادر وطنی کرده و اهل فجور را آزادی بخشیده است، چرا حق ثابت اسلام را از بین برده و مسلمانان را از حق ملیت [حق مذهبی] خود محروم نموده ..... "
شیخ ابوالحسن نجفی مرندی رساله خود را با اشاره ای به نقش بهائیان در مشروطیت خاتمه می دهد. «در طول تاریخ چهار فرقه ضاله و مضله در جهان وجود داشتند که دارای عقاید باطلی بودند و این گروه ها عبارتند از: مزدکی ها در دوران انوشیروان ساسانی، خوارج نهروان در دوران حضرت علی، بالشویک ها در روسیه و گروه مشروطه خواهان درایران. او در آخر رساله خود نتیجه گیری می کند که "مشروطه با شرک در عدد و معنی برابر و مساوی است.»
محمد حسین تبریزی از دیگر فقهای مشروعه خواه است. نوشته او "کشف المراد من المشروطه والاستبداد" نام دارد. تبریزی در این رساله مخالفت با مشروطیت را همانند دیگر سنتگرایان معطوف می کند به اجرای احکام و تعارض آن ها با قوانین عرفی.«شارع مقدس کلیه احکام از عبادات و معاملات و عقود و ایقاعات و حدود و قصاص و میراث و کفارات، حتی حکم خواب و خوراک و لباس پوشیدن ومبال [مستراح] رفتن و معاشرت با مردم کردن تا ارش خدش را معین کرده است، پس با وجود این چگونه عده ای که خود را معتقد به قران می دانند فریب چند نفر شیطان انسان نما را خورده به جای کعبه، مجلس پارلمنت نما را قرار داده و عوض قران، قانون بخواهند و احکام نبوی را کهنه خوانده، نظام نامه اساسی مطالبه کنند..."
با مطالعه دیدگاههای مشروعه خواهان، روشن می شود که مخالفت با پدیده و فرهنگ مشروطیت حکایت درک و دریافت دنیای سنتی پایگان دینی است؛ مشروعه خواهان با اصل قضیه مخالف بودند و خواستار ماندگاری موقعیت مذهبی و اجتماعی خود در امر قضاوت، رعیت پروری و خرافه پردازی.
 ادامه دارد...

.