۱۳۹۲ مرداد ۲۶, شنبه

قانون عدالت خانه هاي ايران/ سندی از حقوق مدرن در عصر پیشامشروطیت/ علی اصغر حقدار



قانون عدالت خانه های ایران، به زمان وزارت میرزا حسین مشیرالدوله، با خط میرزا یوسف خان مستشار وزارت عدلیه وقت، غره ربیع الثانی 1288 (از اسناد میرزا یوسف خان مستشارالدوله)/ از آرشیو شخصی دکتر فریدون آدمیت

غره ربیع الثانی 1288
قانون عدالتخانه های ممالک ایران
این مجموعه مشتمل بر قواعدی می شود که وزارت عدلیه اعظم و عدالت خانه های بلاد محروسه است....
مجالس مذکوره از این قراراند: 1- مجلس احضار. 2- مجلس اصلاح. 3- محلس دعاوی. 4- مجلس تجارت. 5- مجلس جنایات. 6- مجلس محاکمات. 7- مجلس اجراء.
مجلس احضار مرکب است از رئیس- منشی محرر- دفتردار.
مجلس دعاوی مرکب است از رئیس نائب- اجزاء- منشی احکام- دفتردار- محرر محاسب.
مجلس اصلاح مرکب است از رئیس- نائب- اجزاء مصلحه- منشی- دفتردار.
مجلس تجارت مرکب است از رئیس- نائب- تاجر معظم- منشی- دفتردار- محرر محاسب.
مجلس جنابات مرکب است از رئیس- نائب- طبیب- اجزاء- منشی- محرر- دفتردار.
مجلس اجرا مرکب است از رئیس- نائب- منشی- دفتردار- تحویلدار.
مجلس محاکمات مرکب است از امین عدلیه- ناظر عدلیه- منشی- محاسب- دفتردار محاکمات- دفتردار احکام.
فراشخانه مرکب است از رئیس که به اسم فراش باشی خوانده می شود- نائب- فراش به قدر اقتضای وسعت بلد و زیادتی دعاوی.
مجلس مرکب است از زندانبان- مسحفظ محبوسین.

1- مجلس احضار و قوانین آن
2- مجلس احضار عرایض را ثبت نموده و احضارنامه به فراش داده مدعی علیه را احضار می کند.
3- مجلس احضار به اتمام هیچ کاری ماذون نیست.
4- مجلس مذکور پس از احضار مدعی علیه طرفین دعوی را به مجلس وزیر عدلیه اعظم یا امین عدلیه می فرستد.
5- در اعیاد و ایام متبرکه چون روزهای قتل و دوشنبه و جمعه کسی را احضار نخواهند نمود مگر اینکه جانی و سارق و خائن دولت باشد.
6- اگر مدعی علیه خارج از بلد است و مسکن او در موضعی است که اخبار تلگرافی ممکن است، با تلگراف احضار خواهد شد واجرت تلگراف را عارض خواهد داد.
7- اگر در مقام مالوف او تلگراف نیست، به هر نوعی که میل مدعی است، احضار می شود یعنی به نوشتن نامه و فرستادن احضار نامه یا به صحابت فراش مخصوص.
8- هرگاه مدهی فراش مخصوص برای احضار بخواهد، مخارج یومیه سفر فراش را باید بدهد یا مخارج اسب او.
9- اگر مدعی کسی را از مسافت بعیده به عدالتخانه احضار نماید و ادعای خود را نتواند ثابت کند، مخارج سفر مدعی علیه را باید بدهد، به علاوه ضرر وارده بر او بنابر تعیین مجالس باید بدهد.
10- زمان مهلت احضار پس از آن که مدعی علیه احضار نامه را ملاحظه نموده، اگر خارج از بلد متوقف است، از قراری است که روزی شش فرسنگ راه بپیماید.
11- مدعی علیه پس از احضار باید مکان مخصوص خود را در مجلس احضار بنماید و اگر خانه مخصوص ندارد، مقام مالوف خود را بنماید.
12- اگر مدعی علیه متعدد است، منزل هر یک از آن ها را که مدعی اختیار کند، باید مقر خود قرار دهند.
13- فراش عدالت خانه بی احضار نامه چاپی مخصوص مدعی علیه را نمی تواند به عدالت خانه بخواهد و هر فراش و مباشری که احضار نامه مزبور را به مهر عدالت خانه در دست نداشته باشد، اطاعت او لازم نیست.
14- هر فراشی که احضار نامه پیش کسی می برد، تکلیف او این است که آن را به مهر و امضای شخص احضار شونده برساند و برگشته به مجلس احضار تسلیم کند.
15- فراش عدالت خانه همراه احضار شونده نخواهد ماند مگر آن که جانی و سارق یا خائن دولت باشد.
16- احضار نامه باید مشتمل باشد: اولا روز و ماه و سال و اسم و شغل و صنعت و لقب و منزل مدعی را. ثانیا اسم مجلس و منزل احضار کننده را. ثالثا اسم و منزل و صنعت مدعی علیه را. رابعا اسم شخصی که احضار نامه به دست اوست.
17- هرگاه مدعی علیه پس از دیدن احضار نامه عدالت خانه در حاضر شدن مبادرت نکند و به دفع الوقت بگذراند، دفعه ثانی تهدید خواهد شد و دفعه ثالث مستوجب حبس است مگر آن که به واسطه امر فوتی یا ضرر فاحش استدعای مهلت در مدت معینه نماید.

مجلس اصلاح
18- دعاوی اصلاح پذیر از مجلس اصلاح تجاوز نخواهد نمود مگر آن که طرفین دعوی به صلح راضی نشوند.
19- مجلس اصلاح ماذون به الزام مصالحه نیست.
20- هرگاه اصلاح مایه ضرر نسبت به امور مفصله آینده شود، اصلاح جایز نیست.
1- دعاوی بر عمارات عام المنفعه (چون مریض خانه و مهمان خانه و غیرهما) و موقوفات و املاک خالصه.
2- دعاوی بر منفعت صغار و اولیاء و ناظرین مخلفات و متروکات.
3- دعاوی بر ضمانت و کفالت.
4- دعاوی بر مال التجاره.
5- دعاوی بر اخذ رشوه.
6- دعاوی بر تقلب در نوشتجات که باید محکوم به جزای قانونی شوند.
7- دعوی بر منفعت فقرا.
8- دعوی بر زوجیت.
21- هر دعوی که در مجلس صلح به انجام نرسد، رئیس مجلس به سایر مجالس متعلقه به دعوی حواله خواهد داد.
مجلس دعاوی
22- هرگاه اسناد مدعی ممهور به مهر مدعی علیه باشد، مستحق مدعی علیه در این که فلان نسخه خالی الوجه است پذیرفته نخواهد شد، مگر پس از آن که قبض رسید از تنخواه را به مهر مدعی ابراز کند یا آن که رد آن را در محضر شرع ثابت کند.
23- ادعای بی سند در مجلس دعاوی پذیرفته نیست مگر این که مدعی بر تعدی و اجبار باشند.
24- هرگاه مدعی علیه تفریط در اموال داین نموده و پریشان حال است، به هر شغلی که مجلس برای وصول تنخواه مدعی مصلحت داند، به توسط مجلس محاکمات مدعی علیه را الزام خواهند نمود.
25- هرگاه مدیون در تنخواه داین تفریظ نموده و هیچ راهی برای وصول تنخواه نباشد، میدون را با رای رئیس مجلس به مجلس محاکمات خواهند فرستاد تا بر طبق قرارداد موضوعه جزاء داده شود.
26- هرگاه شخصی چیزی از مایملک خود را به دیگری بخشش یا مصالحه و بیع نموده باشد و مالکیت ثالثی در آن ملک پیش از تاریخ بخشش یا مصالحه یا بیع معلوم شود، آن شخص باید از عهده معادل آن براید و اگر نتواند از عهده برآید، محاکمه آن بر وفق شرع انور به انجام خواهد رسید و جزای عمل او به حکم مجلس محاکمات واگذار خواهد شد.
27- بیع شرط اگر لزوم یافته باشد و واگذاردن آن به داین فی الحقیقه سبب ظلم و ضرر فاحش مدیون کرد، تسلیم داین نخواهد شد بلکه تنخواه داین را رسانیده و باقیمانده مال المبایعه را به صاحبش رد می کند، چنان که سابق بر این هم معمول دیوان بود.

مجلس تجارت
28- ادعای بر افلاس بدون اثبات در این مجلس پذیرفته نیست.
29- برای تحقیق افلاس تجار باید دفاتر ونوشتجات آن را در این مجلس ملاحظه و غوررسی نمود.
30- مدعی بر افلاس باید سبب افلاس خود را از غرق و حرق و سرقه و ضرر فاحش بر طبق اعمال تجارتی برساند.
31- هرگاه تفریط مدیون در مال التجاره ثابت شود، اجزاء مجلس تعلل مدیون را در ادای غرامت نخواهند پذیرفت.
32- مدیون مفرط آن چه زیاده از مایجتاج زندگی دارد، از خانه و ملک و غیرهما فروخته دین خود را ادا خواهد نمود.

مجلس جنایات
33- شخص متهم به جنایت پیش از اثبات جنایت سپرده مجلس خواهد بود.
34- تحدید و تحقیق جنایت باید به تصدیق طبیب عدالت خانه باشد یا به تصدیق طبیب و جراح حاذق دیگر به شرط امضای طبیب عدالت خانه.
35- تعیین دیه بر طبق احکام مجتهدین و قوانین طبیه محکمه خواهد بود.
36- مدت اخذ تاوان از جانی اگر مستطیع باشد، تا سه ما و اگر مستطیع نیست، بنابر قسط و مصلحت امین محاکمات خواهد بود.
37- اگر جانی از ادای تاوان بالمره عجز داشته باشد، مجلس محاکمات او را بر طبق قانون به جزا خواهد رساند و به اندازه مبلغ تاوان حبس عدالت خانه خواهد شد.
38-
39-
40- حق الزحمه طبیب عدالت خانه برای تحقیق جنایات از دو هزار تا یک تومان است. این مبلغ از مجنی علیه گرفته می شود.

مجلس محاکمات
41- عرایض از این مجلس به سایر مجالس می گردد و حکم تمام دعاوی و عرایض نیز از این مجالس صادر می شود.
42- تمام احکام صادره از عدالت خانه در این مجلس ثبت می شود.
43- این مجلس برای احقاق حقوق و اجرای حکم خود وضع و طریقه آن را به مجلس اجراء امر می کند.
44- وزیر عدلیه یا امناء عدلیه بلاد، در خصوص هیچ کس حکم نخواهند نمود مگر آن که صورت استنطاق و... ورای مجلس متعلق به آن دعوی را ملاحظه کنند.
45-

مجلس اجراء
46- جمیع کارهای تمام شده ثبت این مجلس می شوند.
47- صد پنج ماخوذی عدالت خانه در دفتر مخصوص این مجلس ثبت می شود.
48-
49- برای احقاق حقوق و وصول و ایصال فراش از این مجلس مامور می گردد.
50- هرگاه مجلس اجراء در احقاق حقوق عایق و مانع سختی ملاحظه کند، باید مجلس محاکمات را مستحضر نماید.
51-
52- بدون دیدن حکم مجلس محاکمات به هیچ وجه در احقاق حقوق نباید اقدام نماید.

فراش خانه
53- فراش عدالت خانه در کمال احترام باید ماموریت خود را به انجام رساند.
54- فراش عدالت خانه مادامی که ماموریت خود را به انجام نرسانیده است نباید به کاری دیگر اقدام کند مگر آن که ماموریت او با مهلت و مدت بوده و از جانب روسا به کار دیگر مامور شود.
55- غیبت فراش عدالت خانه از ماموریت خود بدون اجازه هر روزی مستوجب یک هفته حبس است. مواجب در ایام حبس داده نمی شود و خوراک به قدر مایحتاج زندگی داده خواهد شد.
56- فراش عدلیه بدون نوشتن ممهور به مهر یکی از مجالس ماذون نیست که به هیچ کاری اقدام نماید.

مجلس و محبوسین
57- مجلس باید موضعی باشد که دور از ازدحام مردم و خارج از ... بوده و کسی در آن مواضع راه مراوده و مکالمه با محبوسین نداشته باشد.
58- محبسی باید بر وفق شرایط حفظ صحت ساخته شده باشد.
59- اگر قتل باعث بر حبس شده است، باید قاتل در حجره کوچکی حبس شود که زیاده از یک نفر گنجایش نداشته باشد.
60- زندانبان بدون داشتن حکم مخصوص مجلس محاکمات نباید کسی را حبس کند و بدون رسیدن نوشته آزادی محبوس نباید کسی را نیز رها نماید.
61- موکلین محبس به نوبت باید مواظب کشیک زندانیان باشند و در هیچ حالت از آن ها غفلت نکنند.
62- بیش ازقوت لایموت به محبوس داده نمی شود.
63- طبیب محبوسین طبیب عدالت خانه است و در بازدید آن ها هیچ گونه حق الزحمه مطالبه نخواهد کرد.
64-

تکالیف عدالت خانه
65- هنگام انعقاد عدالت خانه و مجالس آن از آغاز بهار تا پایان تابستان سه ساعت بعد از طلوع آفتاب و از ابتداء پاییز تا انتهای زمستان دو ساعت بعد از طلوع است و هنگام انقضای مجالس در تمام فصول دو ساعت به غروب آفتاب مانده است.
66- رشوه بالمره ممنوع است. هرگاه یکی از اجزاء مجالس (...............) گیرنده و دهنده رشوه به حبس جزاء داده خواهد شد و دو مساوی مبلغ رشوه از گیرنده گرفته می شود و علاوه بر مذکور شناعت عمل آن ها را نیز اشتهار خواهند داد.
67-
68- تعطیل منحصر به اعیاد و ایام قتل و دوشنبه و جمعه است.
69- گزارش نامه عدالت خانه و خلاصه کارهای تمام شده باید به هر پانزده روز یک نوبت به توسط چاپاردولتی انفاذ وزارت عدلیه اعظم شود و حکمی که در خصوص طرفین شده است، در این خلاصه نیز باید ثبت شود.
70- درصورت عجز عدالت خانه از محاکمه مخصوص طرفین دعوی را به وزارت عدلیه اعظم خواهد فرستاد.
71- اجرای احکام وزارت عدلیه اعظم به عهده عدالت خانه است.
72- امور معظمه را چون قتل و مسموم کردن و سرقت عمده باید به استحضار وزارت عدلیه اعظم به انجام رساند. (سرقت عمده مبلغی است که زیاده از هزار تومان باشد.)
73- بیش از مجازات لازمه هیچ گونه بی احترامی به کسی جایز نیست.

تکالیف مشترکه مجالس
74- عرایض ثبت مجالس و پس از رفع مخاصمه مانند فهرست ثبت دفتر مجلس مخصوص به همان عرض می شود.
75- استشهاد نامه بی حضور شهود در این مجالس معتبر نیست مگر آن که مهر و خط شهود را اجزاء مجلس بشناسند یا آن که از جانب علمای عظام حکم شرعی بر طبق آن صادر شده باشد.
76- سواد هیچ حکمی در مجالس معتبر نیست مگر در بعض موارد که مجلس لازم دارد.
77- احکام شرعیه شریفه که از جانب مجتهدین عظام به این مجالس می رسد، پس از اجرا خلاصه آن ها ثبت دفتر خواهد شد.
78- خلاصه گفتگوی مدعی و مدعی علیه را در هر یک از مجالس باید نوشت مگر در مجلس احضار و اجرا که به هیچ وجه حق گفتگو و رسیدگی به عرایض ندارند.
79- هرگاه بی گناه بودن محبوس و یا متهمی در یکی از مجالس ثابت شود، آن مجلس در خلاصی او هیچ گونه اهمال روا نخواهد داشت.
80- هر یک از مجالس پس از تفریق حق از باطل خلاصه گفتگوی مجلس و رای مجلس را نوشته به مجلس محاکمات خواهند فرستاد.
81- احکام شرعیه باید از مجتهدین جایزالحکم قبول شود.
82- مجالس بدون حضور مدعی علیه عرض هیچ کس را نخواهند پریرفت.
83- هر مجلس پس از صرف نهار مختار است که یک ساعت آسایش نماید یا آن که بدون فاصله به عرایض رسیدگی کند.
84- اسم و لقب مدعی و مدعی علیه و خانه و محله و شغل و صنعت آن ها و سال و ماه و روز عرض ایشان به عدالت خانه باید در خلاصه مجالس ثبت شود.

امین عدلیه
85- امین عدلیه رئیس کل عدالت خانه است.
86- صدور احکام و داوری مخصوص به امین عدلیه است. امین عدلیه در اجرای احکام وزارت عدلیه باید نهایت سعی خود را به جا بیاورد.
87-
88- امین عدلیه مکلف است که تعدی حکام را به نوع مستحسن رفع کند.

ناظر عدلیه
89- ناظر عدلیه نیز از روسای عدالت خانه شمرده می شود.
90- ناظر عدلیه مامور است که در هر جا چیزی خلاف قانون و منافی عدالت ملاحظه نماید، عاملین آن را به عدالت خانه بخواهد و امین عدالت خانه را به مواخذه آن ها ...
91- هر تعدی و خلاف قانونی که ناظر عدلیه ملاحظه کند و امنای عدلیه از رفع آن بدون فتنه و شورش عاجز باشند، به وزارت عدلیه اعظم اطلاع خواهد داد.
92- هر خلاف قانونی که از امین عدلیه و روسای مجالس ملاحظه نماید به وزارت عدلیه اعظم اظهار خواهد نمود.
93- هر خلاف قانون روسای عدالت خانه را باید در مجلس وزارت عدلیه ثابت نماید.

روسای مجالس
94- روساب مجالس می توانند در امور فوتی و تعجیلی به روزهای تعطیل در منازل خود به عرض عارضین رسیدگی نمایند.
95- هر یک از روسای عدلیه که در احقاق حق کسی اغماض نماید و بر خلاف مقتضای عدالت کاری را به انجام رساند، در صورذت ثبوت از بیست تومان تا صد تومان به وزارت عدلیه اعظم ترجمان خواهد داد و از دو ماه تا یک سال حبس و از سه تا پنج سال از شغل خود معزول خواهد ماند.

اجزاء مجالس
96- در حالتی که رئیس مجلس در مقام تحقیق است، سایر اجزاء باید ساکت باشند تا آن که سخن او تمام شود.
97- اجزاء با ادب و احترامات لازمه باید با رئیس گفتگو نمایند، چه اگر خلاف احترام از مکالمه و رفتار یکی از آن ها معلوم شود، بر رئیس است که ابتدا به واسطه نوشته او را متذکر نماید. در صورتی که تذکار سودی نبخشید، دفعه ثانی تا یک تومان ترجمان خواهد داد به علاوه فعل او تشهیر خواهد یافت.
98- هرگاه یکی از اجزاء دشنامی به رئیس گیند، رئیس به توسط استشهاد و تصدیق نامه سایر اجزاء مجلس به امین عدلیه اطلاع خواهد داد و به سه ماه حبس یا زیادتر جزاء داده خواهد شد.
99- اجزاء می توانند خلاف قانون روسا را به ناظر عدلیه ابراز نمایند و اگر سودی نبخشید، به وزارت عدلیه اعظم اظهار کنند.
100- اگر یکی از اجزاء به عمد در نوشته خود غلطی مرتکب شود، چنان که تغییر در حکم دهد، رئیس خلاف کاری او را در مجلس محاکمات ثابت نموده بر طبق قانون به جزا خواهد رساند.
101- هرگاه یکی از اجزاء مجالس شهادت خلافی در خصوص کسی بیان نماید، یک تومان ترجمان از او گرفته خواهد شد.
102- هر حکمی که از عدالت خانه بلاد معظمه به توابع آن ها نوشته شود، پنج هزار خواهد داد.

طرفین دعوی
103- مدعی باید عرض خود را مکتوبا و مهمورا به مجالس برساند.
104- چون به یکی از مجالس عریضه دهند باید نمره عریضه خود را گرفته بروند و هر ساعت و روزی را که آن مجلس برای جواب دادن معین می کند، بیایند.
105- مدعی و مدعی علیه نباید در مجلس گفتگوهای ناملایم کرده و سبب تغیر طرف مقابل خود شوند.
106- چون یکی از طرفین در سخن باشد، دیگری نباید سخن گوید تا آن که گفتگوی شخص نخستین به انجام رسد.
107- خویشان و کسان مدعی و مدعی علیه نباید در مجلس گفتگو کنند، مگر پس از آن که چیزی از آن ها پرسیده شود یا آن که دلیل شرعی باشد.
108- هرگاه تا چهل روز مدعی علیه نتواند از عهده جواب مدعی برآید، ادعای مدعی پذیرفته خواهد شد.
109- اگر تا مدت مزبوره فوق مدعی جواب مدعی علیه را رد نکند، باید از مدعا به خود بگذرد.

شهادت به جهت کشف امور
110- کمتر مدت مهلت برای اقامه شهود تا سه روز است.
111- شهود باید یک به یک به مجلس آمده اطلاعات خود را بیان کرده و پای نوشته شهادت خود را مهر نموده از مجلس بیرون روند.
112- شهود به هنگام شهادت دادن نباید با یکدیگر باشند و همچنین پس از ادای شهادت با دیگرانی که هنوز شهادت خود را بیان نکرده اند، نباید یک جا بمانند.
113- شهادت زنان قابله در جنایات الات تناسل زنان در مجلس جنایات پذیرفته خواهد شد.
114- تصدیق و شهادت خلاف واقع از زنان قابله و طبیب جراح پس از ثبوت گوینده را مستوجب حبس خواهد نمود.
115- تصدیق نامه طبیب و جراح باید بر طبق شروطی باشد که در این جا مندرج است.

شروط تصدیق نامه طبیب و جراح
116- طبیب یا جراح در تاریح معین هر چه از محضر عام و محل نزاع استنباط کرده است باید به دقت هر چه تمامتر از روی راستی بنویسند. اسم شهر و محله و معبر و خانه ای که در آن جا جنایت اتفاق افتاده است باید نگاشته و شدت قرض و خطرها و نتایج آن را در نهایت تحقیق نوشته مدلت لازمه را برای استعلاج و مخارج اصلاح و التیام را نیز بدون کم و زیاد معین کنند. زخم و شکسته و ضربه و ضغطه کاری را در همان موضعی که جنابت رسیده است باید تحقیق و تحدید نمایند، زیرا که حرکت دادن و انتقال شخص جنابت رسیده گاهی سبب فزایش مرض و زیادتی سیاست مقصر می شود. حالت شخص مجروح و مقتول را از زخم و کبودی و آماس و غیره در هر جایی از بدن که باشد باید نوشت. وضع افتادن و نشستن مجروح را باید نگاشت و هم چنین هر حالتی را که بتوان از این چیزی استنباط نمود. چه از دیدن و چه از لمس و چه از شهادت دیگران گاهی نیز لازم می شود که لک های لباس مجنی علیه را بنویسند.

شروط گزارش نامه که از مجالس نزد امین عدلیه فرستاده می شود
117- اولا اسم و لقب مدعی و مدعی علیه و سال و ماه و روز و اسم مجلس باید نوشته شود. ثانیا خلاصه واقعه را که تحقیق شده است باید به نوع راست و درست و به عبارت های مانوس بنگارند. ثالثا رای مجلس و نتیجه که از ملاحظات کامله مفهوم شده است، بدون هیچ گونه جانب داری بنویسند و اگر پس از تحقیق و ملاحظه دقیقه باز پوشیدگی در مطلب بماند باید اشاره کنند. رابعا حکمی را که از برای طرفین دعوی جایزالاجرا دانسته اند در آخر گزارش نامه باید بنگارند.

صد پنج ماخوذی عدالت خانه
118- مبلغ مزبور در مجلس اجرا جمع می شود و به هر سه ماه آن را از قرار ذیل قسمت می کنند.
119- ربع صد پنج به امین عدلیه می رسد. ربع دیگر به روسای مجالس و ناظر عدلیه بالمساوات تقسیم می شود. ربع سیم باید به اجزاء و طبیب عدلیه و منشیان و دفترداران مجالس برسد. ربع چهارم به فراشان و فراشباشی و زندانبان و مستحفظین مجلس خواهد رسید.




۱۳۹۲ مرداد ۲۵, جمعه

شاهزاده عباس ميرزا و بنيادهاي مدرنيزاسيون در ايران




هر آن چه امروز در کشور ایران از نهادها و اندیشه های مدرن جریان دارد و به تمامیت یا نیم بند از آن ها استفاده می کنیم، محصول دورانی است که از اقدامات شاهزاده عباس میرزا سرچشمه می گیرند؛ می دانیم که اولین نمودهای دنیای جدید در عصر آن شاهزاده اصلاح گر به وجود آمدند. نخستین تکانه های ذهنی و معرفتی به دوره ای راه می برند که با کنشها و حمایت های عباس میرزا نایب السلطنه، فرصت ابراز وجود و ارتقا به آگاهی جمعی ایرانیان پیدا کردند؛ انتظام در نهادهای اقتصادی و سیاسی و آشنایی با سخن مشروطیت به دربار ولیعهد نواندیش در تبریز و حضور قائم مقام ها و... می رسند. ایجاد اولین روابط خارجی ایران زمین با کشورهای دیگر به شکل نوپیدای دیپلماتیک در همان دربار به بار نشستند. آگاهی از تحول در نظامی گری ایرانیان در جنگ های روسیه خودی نشان دادند. پروسه های فرهنگی- ادبی و هنری که سر در گریبان مدرنیته داشتند و در گذار از آموزه های سنتی بودند، به حمایت شاهزاده عباس میرزا به عرصه آمدند؛ جداسازی قوای مذهبی از امر سیاسی هم در همان دارالسلطنه، تکانه های اولیه را به محک آزمون و خطای همگانی گذاشتند. در نهایت این که: سرآغاز اصلاح گرایی نشأت گرفته از تلاقی جهانی سنتی و دنیای مدرن به روزگار شاهزاده عباس میرزا نایب السلطنه جای دارند و هر آن چه در دویست سال گذشته بر ذهن و زبان، جامعه و سیاست، اقتصاد و اخلاق ایرانیان رفته است، در گسست و پیوست با آن دوران معنا می یابند و موضوعیت دارند. بسط و شرح این همه را که ایران را در دو سده ی گذشته به شکلی دیگر درآورد و در پیش زمینه های مشروطیت و خود آن جنبش، به نهادهایی اجرایی و فرهنگی، در سده ای پس از مشروطیت تبدیل شدند، در فصل هاي مختلف اين رساله «شاهزاده عباس میرزا و بنيادهاي مدرنيزاسيون در ايران» به گزارش و تحليل می آورم. 
 
فهرست مطالب
مقدمه
نشانه ها و اختصارات
پیش گفتار: آغاز اصلاحات در ایران
فصل اول- تحول ذهنی، نگرش مدرن
فصل دوم- خاندان قائم مقام
بخش اول: میرزا عیسی قائم مقام
بخش دوم: میرزا ابوالقاسم قائم مقام
فصل سوم- دارالسلطنه تبریز
فصل چهارم- عباس میرزا نایب السلطنه
فصل پنجم- دیپلماسی و جنگ
بخش اول: جنگ های ایران و روسیه
بخش دوم: معاهده گلستان
بخش سوم: معاهده فین کنشتاین
بخش چهارم: معاهده انگلیس و ایران
بخش پنجم: معاهده ترکمن چای
بخش ششم: ایران و عثمانی
فصل ششم- ارتش متحدالشکل(نظام جدید)
بخش اول: فن آوری نظامی غرب
بخش دوم: روش های مدرن تربیت سربازان
بخش سوم: اصطلاحات نوین نظامی
فصل هفتم- عباس میرزا و رعیت ایرانی
فصل هشتم- مسافران فرنگ
فصل نهم- ترجمه اندیشه های مدرن
بخش اول: کتاب های تاریخی
بخش دوم: متن های ادبی
بخش سوم: هنرهای نمایشی
بخش چهارم: خاطرات نویسی
فصل دهم- بنیان روزنامه نگاری
بخش اول: روزنامه کاغذ اخبار
بخش دوم: چاپخانه ها
فصل یازدهم- عباس میرزا و پایگاه دینی
فصل دوازدهم- رابطه عباس میرزا و فتحعلی شاه
فصل سیزدهم- مساله هرات
بخش اول: روابط دیپلماتیک انگلیس و ایران
بخش دوم: جدایی افغانستان از ایران
فصل چهاردهم- یاغیان داخلی
بخش اول: مدعیان پادشاهی
بخش دوم: شورشیان منطقه ای
فصل پانزدهم- انتظام سیاسی
بخش اول: نظام مالیاتی
بخش دوم: نظم سیاسی
بخش سوم: روابط دیپلماتیک
بخش چهارم: سخن مشروطیت
فصل شانزدهم- عباس میرزا در گذرگاه تاریخ
منابع و مآخذ
فهرست اعلام

۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه

تحول آموزشی و مدرن های کلاسیک ایرانی



اهمیت تغییر آموزشی و تحول فرهنگی یکی از پایه ای ترین و اساسی ترین مطالبات تجددگرایان ایرانی است که از اولین برخوردهای تمدنی میان ایران و مدرنیته مورد توجه و دقت آنان قرار گرفت و در میان آثار و تألیفات آنان به ثبت رسید. آنان بدرستی دریافه بودند بدون تغییر سیستم آموزشی سنتی و ایجاد نظام آموزش و پرورش نوین، از دانش های مدرن بی بهره بوده و در گذار از عقب ماندگی ملی و ورود به دنیای مدرن و پیشرفته ناکام خواهند ماند.
بنیادهای آگاهی ایرانیان از تغییرات فرهنگی و تحولات آموزشی، تبار به دوران شاهزاده روشنگر عباس میرزا در دارالسلطنه تبریز و زمانه جنگ های روسیه با ایران می برد؛ عباس میرزا نوسازی فرهنگی را با ایجاد روزنامه و ترجمه ادبیات مدرن و متون نظامی با نوسازی قشون ایران همراه کرد و در همان زمان، میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشآهنگ مدرنیته در ایران، از اولویت تأسیس مدارس نوین آموزشی نوشت. هم عباس میرزا و هم آخوندزاده بر پایه دانسته ها و آموخته های خود از تحول تمدنی غرب، بنیاد نوسازی ایران را بر اساس تحول فرهنگی و ضرورت تغییر آموزشی به محور پروسه تجددگرایی و پروژه مدرنیته تبدیل کردند. اگر چه پیش از آنان، نخستین مسافران ایرانی دیار فرنگ در میان مشاهدات خود از مراکز آموزشی غرب نوشته بودند، اما به اهمیت و جایگاه این مؤسسات در حل معضل عقب ماندگی و مشکل انحطاط ایران توجه جدی نشده بود.
میرزا فتحعلی آخوندزاده، اقدامات تجددگرایانه را در مسائل آموزشی با ایده های تغییر و اصلاح خط می آغازد؛ از نظر وی خط سنتی از عوامل عقب ماندگی و انحطاط بشمار می رود و با تغییر خط و آموزش آن به کودکان است که می توان به پیشرفت و ترقی رسید.(ر.ک: رساله الفبای جدید) همین مساله آخوندزاده را به ایجاد مدارس جدید و اهتمام به آموزش و پرورش همگانی اعم از دختران و پسران می کشاند. ایده ای که پیش از او در فرهنگ و جامعه ایرانی مطرح نبوده و پیشآهنگ طرح آموزش همگانی و پرورش فرهنگی و اجتماعی دختران و بانوان را در تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران به نام میرزا فتحعلی آخوندزاده ثبت کرده است. از نظر وی ‌«نخست‌ بايد زمينه ‌تحول ‌فكري‌ و آمادگي ‌ذهني ‌و رشد ملي ‌را منحصراً از راه‌ تربيت‌ ملت ‌و نشر دانش ‌در ميان ‌همه ‌طبقات ‌اجتماع ‌فراهم ‌كرد. بعد ملت‌ به ‌روي ‌پاي ‌خود برخيزد و به ‌همت‌خويش‌ بساط ‌كهنه ‌را براندازد و نظام ‌تازه‌اي ‌برپا سازد. در غير اين‌ صورت‌«اتخاذ تجربه ‌ديگران‌» بدون ‌اينكه ‌پاي ‌بست ‌فكري ‌آن ‌قبلاً فراهم ‌گرديده ‌باشدـ هيچ‌ حاصلي ‌نخواهد داشت‌.»(انديشه‌هاي ‌ميرزا فتحعلي ‌آخوندزاده‌،ص‌27)
دیگر متجددان ایرانی پیشامشروطه نظیر میرزا آقاخان کرمانی هم به ضرورت تحول آموزش و ایجاد مراکز آموزشی نوین اشاره کرده اند. کرمانی که رشد و تغییر فکری خویش را در میان روشنفکران و متفکران عثمانی در استانبول گذرانده بود، اهتمام به تحول آموزشی را یکی از بنیادهای اصلی تجدد و نوسازی جامعه و فرهنگ ایرانی می دانست. کرمانی ایده های تجددطلبانه اش را در پیوند با انتقاد از رسانه های آموزشی و فرهنگی سنتی قرار می دهد و به سنجش و ارزیابی از متن های ادبی و تاریخی می پردازد. به روایت فریدون آدمیت «مقام ‌ادبي ‌ميرزا آقاخان ‌را بايد در دو مرحله ‌متمايز بررسي ‌كرد: يكي ‌دوره ‌تقليد و ديگر دوره ‌سنت‌شكني ‌و ابتكار. در دوره ‌اول ‌رويهم ‌رفته ‌روح‌ ادبي ‌قرن ‌گذشته ‌ايران ‌در آثارش ‌منعكس ‌است‌ـ و آن ‌عصر رواج‌ ادبيات ‌به ‌تقليد از سخنوران ‌پيشين ‌بود كه‌ كمتر خلاقيت ‌داشت‌ يا در اكثر موارد هيچ ‌نداشت‌. در واقع ‌نويسندگان ‌و شاعراني‌ كه ‌پيرو سنت‌هاي‌ ادبي‌ بودند چيز با معني ‌معتبري ‌به ‌جهان ‌هنر ايران ‌نيفزودند مگر ميرزا ابوالقاسم‌ قائم‌مقام ‌فراهاني ‌كه ‌قريحه ‌هنر آفرينش ‌در تنوع ‌نگارش‌ها نمايان ‌است‌ و در نثر كلاسيك ‌دقيقاً به ‌حد كمال ‌سخنداني ‌رسيده ‌است‌. به ‌عقيده ‌برخي ‌از نقادان ‌ادبي ‌اگر مقامش‌ در نثر از سعدي‌ برتر نباشد كمتر از او نيست‌. در آن ‌دوره ‌تقليد خداوند نويسندگي ‌در نظر ميرزا آقاخان ‌سعدي‌بود ـ و تاب‌«رضوان‌» را خود به‌ شيوه ‌گلستان ‌پرداخت‌.»
میرزا ملکم خان ناظم الدوله از دیگر متجددان ایرانی است که با اهتمام به مساله تحول آموزشی، ایده های مدرن آموزشی را از دوران پیشامشروطه به عصر استقرار مشروطیت رسانده است؛ ملکم خان از «کارخانه آدم سازی» برای رسیدن به مدنیت جدید می نوسد و آن را در کنار کارخانه های صنایع از پایه های اصلی نوسازی ایران می داند.  وی هم به مساله تغییر خط و اصلاح الفبای توجه می کند و آن را مکمل آموزش همگانی دختران و پسران می داند. ملكم ‌خان ‌در بخش‌ ديگري‌ از ايده‌هاي ‌مدرن ‌خود به ‌مساله‌ ‌تغيير الفبا و تحول ‌در خط ‌فارسي ‌نيز عنايت ‌داشته ‌و گذار از جهان ‌سنتي ‌را بدون‌ دگرگوني ‌در خط‌ غيرممكن ‌دانسته ‌است‌؛ وي ‌حتي ‌خط ‌تازه‌اي ‌اختراع ‌و به ‌جاي ‌رسم‌الخط ‌قديمي ‌پيشنهاد كرده ‌است‌؛ آدميت ‌در اين‌ رابطه ‌مي‌نويسد: «ملكم ‌در نقشه ‌عمومي‌ اصلاح ‌و ترقي ‌ايران ‌موضوع‌ اصلاح ‌خط‌ فارسي ‌را نيز منظور داشته‌ بود. او در زمره ‌كساني‌ بود كه ‌سياق ‌الفباي ‌فارسي‌ را يكي ‌از علل‌ انحطاط ‌و عقب‌ ماندگي ‌ايران ‌از قافله ‌علم‌ و معرفت ‌جديد و اصلاح ‌آن‌ را از شرائط‌ تحقق ‌اخذ تمدن ‌غربي ‌مي‌دانست‌.»(فكر آزادي‌و مقدمه ‌نهضت‌ مشروطيت‌،ص75‌)
از دیگر متجددان ایرانی که به مساله تحول آموزشی توجه داشته و آن را در پروژه مدرن اندیشی به تأمل گذاشته اند، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی است؛ از نظر طالبوف «اگر ايرانيان ‌به ‌راز مدنيت ‌پي‌نبرند، و قدرت ‌محركي ‌كه ‌آنان ‌را به ‌ترقي ‌رهنمون‌ گردد در خود ايران ‌توليد نگردد، وطن ‌ما راه‌ انقراض‌ در پيش‌ خواهد گرفت‌.»(مسالك‌المحسنين‌،ص‌231) بخش‌ ديگري ‌از فعاليت ‌قلمي ‌و ايده‌ پروري ‌طالبوف ‌معطوف ‌به ‌مسائل ‌اجتماعي ‌و انتقاد از فرهنگ ‌ايراني ‌است‌؛ وي ‌در اين ‌رابطه ‌و بر پايه‌ ‌نقش‌ محوري‌كه ‌به ‌دانش‌آموزي‌ و آموزش‌ همگاني ‌قائل ‌است‌ و کتاب احمد را برای همین منظور می نگارد. طالبوف ‌كه ‌پروژه‌ ‌تجدد در ايران‌ را به‌ امر معرفتي‌ـ تاريخي ‌تبديل ‌نموده ‌است‌، به ‌مساله‌ ‌تغيير خط ‌و اصلاح‌ الفبا نيز اشاره ‌دارد و به‌ تبع‌آخوندزاده‌، ملكم‌خان‌و... آن ‌را براي ‌تجديد حيات‌ فرهنگي ‌ايران ‌و تكميل‌ باززايي ‌فكري‌ـ سياسي‌، ضروري‌ مي‌شمارد. طالبوف ‌در اين‌ مساله ‌بر اصلاح ‌خط ‌با حفظ‌ الفبا تاكيد داشت‌ و با اين ‌ايده‌ ‌خود توانست‌، افكار و نظريات ‌پيش‌كسوتان‌ اصلاح ‌خط ‌را به‌ روشنفكران ‌بعدي ‌كه‌ در پي‌ بازسازي‌ زبان‌ فارسي‌ و كارآمد كردن ‌آن ‌مطابق ‌با نيازهاي ‌فرهنگي‌ زمان‌ اهتمام ‌داشتند، پيوند زند. آدميت‌ در جمع‌بندي ‌از اين ‌سير انديشگي‌ راجع ‌به‌ خط‌ و اصلاح ‌يا تغيير آن ‌مي‌نويسد:«طالبوف‌ از طرفداران ‌اصلاح ‌خط‌ بود نه ‌تغيير الفبا. در اين‌ باره‌استدلال ‌پيشروان ‌اصلاح‌ را تكرار نموده‌، به ‌رساله‌«شيخ‌و وزير» نوشته ‌ملكم‌خان‌ اشاره‌اي‌دارد... موضوع‌هايي ‌كه‌ طالبوف ‌و پيش‌ از او ديگران ‌عنوان‌كرده‌اند ـ بعدها از جانب ‌خبرگان ‌ادب‌ فارسي ‌شكافته ‌شده‌اند، گرچه‌ كمتر انديشه ‌نوي ‌آورده‌اند.»(انديشه‌هاي‌طالبوف‌تبريزي‌،ص‌86)

.