۱۳۹۴ دی ۱۶, چهارشنبه

رمان ترکی آذربایجانی در ایران*

میرزا فتحعلی آخوندزاده(1812-1878) نخستین متن های مدرن ادبی ترکی را با نگارش رمان کوتاه «آلدانمیش کواکب/ ستارگان فریب خورده» و نمایشنامه های ترکی «تمثیلات»(1850) پایه گذاشت؛ همو با تألیف «کمال الدوله مکتوبلاری»(1866م/1283) نخستین متن مدرن ترکی را در انتقاد اجتماعی و سیاسی ترکان ایران و هم چنین تغییر خط و الفبای نوشتاری را در رساله «اسلام دیللری نین یازیسی ایچون ینی الفبا»(1857) ارائه نموده است.
علی قافقازیا نخستن رمان ترکی آذربایجانی را رمان دو جلدی «شاه اسماعیل»(نوشته شده در 1333) علی تبریزلی می داند؛(İran cografyasında Türkler,S110) و بخشی از آن را نقل می کند.(İran türkleri, S787) علیرضا ذیحق در مقاله «تاریخچه داستان نویسی به زبان ترکی در آذربایجان»(سایت نشریه حیدربابا) ادوار تاریخی چهارگانه داستان نویسی ترکی در ایران را با نگارش قصه «پریشان»(1300) که عباس پناهی ماکویی در روزنامه فکر منتشر کرد، می آغازد و داستان بلند «وولقا»(1320) از علیقلی کاتبی را در ادامه آن می داند؛ ذیحق رمان های «ستارخان» و «خیابانی» از پناهی ماکویی را به دوره فرقه دموکرات آورده و در دوره پهلوی دوم از رمان ها و داستان های گنجعلی صباحی، علی تبریزی، صمد بهرنگی و غلامحسین ساعدی نام می برد.
در تقسیم بندی تاریخی ادبیات مدرن ترکی در ایران، ذیحق به داستان هایی که در روزنامه های سه دهه اخیر منتشر شده اند و داستان «قاراچوخا»(1373) از ناصر منظوری ارجاع می دهد. محمد صبحدل نیز داستان کوتاه «صندوق پست»(1901) از جلیل محمد قلی زاده را شروع داستان نویسی مدرن در زبان ترکی می داند. در دهه های گذشته در ادبیات مدرن ترکی ایران، رمان های(نگارش یا ترجمه) «بابک»(1376) از جلال برگشاد به ترجمه رضا انزابی و رحیم رئیس نیا، «خاتون گنجه»(1380) از محمد سعید اردوبادی به ترجمه غلامرضا طباطبایی مجد، «اولن دونیام» از اسماعیل شیخعلی، « اوزو ایشیغا رومان»(1388) از آفاق مسعود، «ش‍ام‍ان»(1379) از آغداشلی و «نیسگیللی ملک لر»(1393) از یحیی آلیلو منتشر شده اند. هاشم طرلان در رمان خاطره ای/تاریخی «گوموشوپئنجک» بخش هایی از تاریخ اجتماعی را در پیوند با تجربیات شخصی به قلم می کشد. «کوچ»(1390) از مولود سولئیمانلی، «هئره یه قونان گویرچین لر»(1389) از یوسف بهنمون، «سئوگی داموسو»(1382) از علی داشقین، «داغلار قیزی»(1368) از مهرداد کاویان پور، «آرباتان»(1386) از محمدرضا لوایی و «دوغما و یاد آداملار»(1392) از عیسی حسین اوو رمان هایی هستند که به تازه گی در زبان ترکی آذربایجانی منتشر شده اند. رمان «لاچین» از اسماعیل هادی یکی از آثاری است که توانسته مدرنیسم ادبی را به زبان ترکی آذربایجانی وارد کند.
رقیه کبیری نیز در رمان ها، داستان های کوتاه و اشعارش به بیان آداب و رسوم، تاریخ و فرهنگ تورکان ایران به زبان ترکی پرداخته است. رمان «ائویم»(1392) حکایتی تمثیلی از وضعیت زندانی است که بر هویت و فرهنگ و زیست شخصیت اصلی سایه افکنده و او را در تکاپوی دست یابی به خودیت تاریخی و فرهنگی به تصویر می کشد.
«استانبولدا بیر قادین»(1394) رمان کوتاهی از علی اصغر حقدار است که به زبان فارسی نوشته شده و ترجمه آن به زبان ترکی آذربایجانی(با دو رسم خط عربی و لاتین) منتشر شده است؛ در بخش هایی از این رمان، زبان ترکی و تاریخ فراموش شده هویتی ترکان ایران در صحنه هایی از فضاگرایی بین زمانی و بین مکانی، تصویر شده است.(برای فهرستی از رمان ها و داستان های نوشته شده در ایران به زبان ترکی، ر.ک: İran türkleri، صص 739-915)
حمید آرغیش نیز با تقسیم بندی تاریخی ادبیات داستانی آذربایجان در تاریخ معاصر ایران، اولین رمان ترکی در ایران را «وولقا»(1320) از علیقلی کاتبی دانسته و رمان «شاه اسماعیل» علی تبریزلی و «قارتال»(1357) از گنجعلی صباحی را در ادامه رمان های ترکی آذربایجانی نام می برد؛ وی در دوران حاضر به این رمان ها در زبان ترکی اشاره می کند: «دومانلی گونلر» و «لاچین» از اسماعیل هادی، «آچی چای کورپوسو دانشیر» از خ. آذری، «حیات فاجعه لریندن» از گنجعلی صباحی، «داغلار قیزی» از کاویانپور، «قارلی ارک» از حمید آرغیش، «چای آخیر» از عزیز محسنی، «قوی اولسون اون» از محمدتقی زهتابی، «ایکی بالاجاباجی» از ع.ح. اردبیلی و «نازلیجا» از علی حسن زاده.(آرغیش، 1379)
فهرست اجمالی و کوتاهی که از رمان ترکی آذربایجانی آوردم، بخشی از تلاش های ادبی است که در زبان ترکی آذربایجانی در دویست سال گذشته انجام گرفته و با وجود محدودیت آن، راهی امیدوار گننده را طی می کند.

*بخشی از کتاب «رنسانس هویتی ترکان ایران، علی اصغر حقدار، استانبول، 1394، در دست انتشار.

۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

محمدتقی زهتابی و هویت تاریخی ترکان ایران

مقدمه
چهار دهه ای است که هویت شناسی تاریخی و زبانی ترکان ایران مورد توجه جدی فرهیختگان فرهنگی و پژوهندگان ترک زبان در ایران قرار گرفته و ترک شناسی که در محیط های فرهنگی و آموزشی ایران جایگاهی ندارد، از سوی تاریخ نگاران هویت گرا و کوشندگان فرهنگی به یکی از محورهای اساسی فعالیت های نوشتاری و تحقیقاتی تبدیل شده است. دکتر محمدتقی زهتابی جزو ترک پژوهشان ایرانی بود که با جدیت تمام سعی در تحقیق از تاریخ باستانی ترکان ایران و کاوش در زمینه های تاریخی زبان ترکی در ایران و اصول آوایی و دیگر مسایل زبان شناختی را به موضوع نوشتارهای خود تبدیل کرد.
زهتابی در حالی اقدام به تاریخی نگاری هویتی و زبانی ترکان ایران کرد که در تاریخ نگاری رسمی ایرانیان، پرسش از تاریخ ترکان مورد بی مهری قرار گرفته و بیشتر تاریخ نگاران ایرانی تحت تاثیر آموزه های مرکزمحور فارسی گرایی، تحریف و جعل و اختراع تاریخی را در مورد ترکان ایران به یکی از فصل های نوشتاری خود کشانده اند. در تحقیق از دوره های تاریخی که سلسله های ترکی حاکمیت را در ایران در اختیار داشتند، تمامی افکار سیاسی و کنش اجرایی آنان با رهیافت های ایران شناختی و باستان گرایی ناسیونالیسم فارسی تدوین شده و زبان ترکی به جعل و تحریف بی هویتی آمیخته شده است. در تاریخ نگاری دوران معاصر ایران نیز که از عصر رویارویی با تمدن غرب آغاز می شود و با گذار از جریانات مشروطیت و استقرار دولت متمرکز تجددگرا تا به دوره تحول نظام اجرایی در سه دهه پیش دوام دارد، سخنی از فرهنگ و هویت و زبان ترکان ایران به میان نیامده و هر جا که سخنی از اینان رفته است، به صورت مطایبه آمیز و غیر واقعی و حاشیه ای و در بخش عمده ای مغرضانه و شوونیستی و به تأسی از تحقیقات ایران شناختی و شرق شناختی به ترکان ایران پرداخته شده است.
زهتابی با کنکاش در یافته های تاریخ نگاری دیرین ترکان ایران و کاوش از ریشه های زبانی آنان، بخشی از رنسانس هویتی ترکان ایران را با تحقیقات تاریخی و زبانشناختی در دوره های کهن تاریخ ترکان و اقوامی که در این منطقه زیسته اند، به یکی از مسائل معاصر در اندیشه ورزی مدرن در ایران تبدیل و خلائی از تاریخی نگاری فلات ایران را با آثار و تألیفات خود پر کرد.
رساله حاضر تمهیدی در تاریخ نگاری ترکان ایران و ریشه یابی زبان ترکی در نوشته های دکتر محمدتقی زهتابی بوده و کنکاش از کنش های سیاسی، سبک نوشتار ادبی مدرن او و هم چنین ارزیابی اشعار و پژوهش های نسخه شناختی اش را در برنمی گیرد. هم چنین برای پرهیز از سوء تعبیر در ترجمه نوشته های ترکی زهتابی در نقل قول ها از ترجمه فارسی اجتناب شده و در ارجاعات مستقیم، نوشته های دکتر زهتابی بی کم و کاست آورده شده است.
دکتر محمدتقی زهتابی همان طور که از مراجعه به کتابشناسی اش معلوم می شود، چندین متن ادبی مدرن را به زبان ترکی در شعر و نثر تألیف نموده است؛ در آثار شعری و داستان نویسی زهتابی، متن های «شاهین زنجیرده»، «باغبان ائل اوغلو»، «قوی اولسون اون»، «بختی تاتمیش»، «بذ قالاسیندا»، «چریک افسانه سی» و «پروانه سرگذشتی» را می شناسیم.
بخش دیگری از مدرن نویسی ترکی دکتر زهتابی به نقد ادبی و تصحیح متن های کلاسیک ترکی مربوط می شود. در زمینه نقد ادبی ترکی از زهتابی، «ئئلیم خان حیاتی و یارادیجیلیغی» است؛ تأمل در جایگاه ادبی و تاریخی برخی از بزرگان ادب ترکی و فارسی نیز در ادبیات شناسی زهتابی قرار می گیرند.
زهتابی در مقاله ای که در نشریه «وارلیق» منتشر کرده به ارزیابی ادبیات دوره مشروطیت پرداخته است؛ «مشروطه انقلابی دورو ادبیاتیمیزین مقدراتی» نگاهی تاریخی به وضعیت ادبیات ترکی در آن دوران است.
در بخش نگاه انتقادی زهتابی به ادبیات کلاسیک ترکی، آثاری نظیر «علی آقا واحددن خاطره لریم»، «فضولی نین غزللری»، «سارا و محمد اویون اثری و ملیک ممد یا روبابه خالانین ناغیلی» را می شناسیم. در این نوشته، به ارزیابی و گزارش تحقیقات دکتر زهتابی راجع به دوران باستان هویت و زبان ترکان ایران پرداخته ام. این نوشته بخشی از تاریخ نگاری اندیشه های مدرن در ایران است.
علی اصغر حقدار
استانبول/  14سپتامبر 2015
https://yadi.sk/i/HraEVNBAmdeiA



.