۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

ایران تریبونال را پاس بداریم




دومین دور دادگاه «ایران تریبونال» در لاهه با موفقیت مدتی پیش تمام شد؛ دادگاهی در افشاگری جنایات اوباشان حکومتی و زندانیان مخالف دهه شصت. تشکیل این دادگاه، اقدامی بایسته و به تأخیر افتاده در سیر مبارزاتی علیه جمهوری اسلامی و نمایاندن چهره ضدبشری رژیم است. این بار بخشی از نیروهای مخالف رژیم یکی از دو رکن حساس و اصلی رژیم جمهوری اسلامی را هدف مبارزاتی قرار داده اند؛ کشتار و فساد دو پایه اساسی رژیم جمهوری اسلامی در ایران بشمار می روند که اکنون کشتار مخالفان و شهروندان به موضوع مخالفان تبدیل شده و دیری نخواهد گذشت که فساد گسترده رژیم نیز در مجامع حقوقی مطرح و افشای غارت منابع ملی ایران و منافع مالی و اقتصادی ایرانیان مورد توجه قرار خواهد گرفت.
جنایت علیه بشریت و کشتار شهروندان ایرانی از سوی رژیم جمهوری اسلامی هم زمان با شکل گیری این نظام به وجود آمد و اعدام های گسترده و دسته جمعی ماههای اول استقرار رژیم در محل اقامت رهبر انقلاب اسلامی، دفتر جنایت و کشتار ایرانیان را گشود. با تحکیم پایه های جمهوری اسلامی که در اثر جنگ عراق و فضای احساسی انقلاب ممکن شد، عده ای دیگر از مخالفان عقیدتی و سیاسی به جوخه های اعدام در زندان ها سپرده شد و برخی دیگر از مخالفان در ترورهای خیابانی کشته شدند؛ در طی سالها ماشین کشتار و جنایت رژیم جمهوری اسلامی از مرزهای کشوری گذشت و در بعضی از کشورهای اروپایی به شکار و ترور مخالفان پرداخت.
همان طور که حاضران در دومین دادگاه ایران تریبونال نیز اظهار داشته اند، اوج جنایت و کشتار رژیم جمهوری اسلامی در تابستان 1367 است؛ دوره ای که هزاران نفر از زندانیان در بند و آزاد شده، به دستور و حکم کمیته مرگ، به چوبه های دار آویخته شدند. در 24 سالی که از آن تابستان خونین می گذرد، اعدام و کشتار شهروندان ایرانی در اوج اقدامات خشونت بار جمهوری اسلامی مانده و آمار اعدام و ترور، جای ثابتی در کارنامه رژیم جمهوری اسلامی را به خود اختصاص داده است؛ اعدام شهروندان بهائی، ترور دگراندیشان در فضای عمومی شهرها، کشتار وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران در زیر شکنجه داخل زندان ها، از اقداماتی هستند که تا به امروز و روزانه شاهد آن ها بوده ایم. قتل ستار بهشتی در زندان جمهوری اسلامی که در ماه اخیر افشا شد، از تازه ترین اقدامات جنایت علیه بشریت جمهوری اسلامی بشمار می رود.
ماندگاری نامشروع جمهوری اسلامی مبتنی بر استمرار جنایت و فسادی است که همذات این رژیم هستند؛ تا زمانی که ایران در اشغال جمهوری اسلامی است، هر روزه نظاره گر اعدام و غارت خواهیم بود؛ این واقعیت استمرار فعالیت های دادگاه تریبونال را ضروری می سازد و گسترش اقدامات این دادگاه را به سطح مبارزات مدنی و همگانی در میان اپوزیسیون خارج از کشور و مخالفان و صدمه دیدگان داخل ایران را اولویت می دهد؛ تردیدی نیست که مخالفان جمهوری اسلامی با هر مرام و تشکیلاتی گرفتار جنایات رژیم بوده و هستند. جنایات رژیم علیه بشریت و شهروندان ایرانی با هر مرامی و اندیشه ای، بهترین زمینه برای ایجاد هماهنگی و اتحاد مبارزاتی می تواند باشد؛ اتحادی که هم چون ایجاد دادگاه علیه جنایت کاری جمهوری اسلامی به تأخیر افتاده است. اتحادی که فراتر از منافع سازمانی و بالاتر از اختلافات شیوه ای و مبارزاتی بوده و سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار نظام سیاسی دموکرایک و مبتنی بر آرای عمومی ایرانیان و متکی بر حقوق بشر و آزادی اجتماعی و اعتقادی را در سرلوحه کنش های سیاسی و حقوقی قرار می دهد.
ایجاد، موفقیت و گسترش فعالیت های دادگاه ایران تریبونال چشم اسفندیار رژیم جمهوری اسلامی بشمار می رود و تداوم حضور دادگاه ایران تریبونال در جریان سازی فرهنگی و افشاگری جنایات رژیم علیه شهروندان ایرانی در فضای مجازی و اطلاع رسانی به مردمان داخل کشور و آزاداندیشان خارجی و رأی زنی با مراکز حقوق بشری و مبارزاتی بین المللی، از مواردی هستند که شروع فاز نوینی از مبارزات علیه رژیم جمهوری اسلامی را می تواند رقم بزند و چهره و ماهیت ضدانسانی و غارتگر جمهوری اسلامی را بیش از پیش بر اذهان و وجدان های انسانی آشکار سازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

.