۱۳۹۲ آبان ۲۷, دوشنبه

بررسی تطبیقی رساله مدنیه و پنج رساله عصر مشروطه(21)



تحلیل محتوایی رساله یک کلمه- بخش اول
میرزا یوسف مستشارالدوله تبریزی رساله «یک کلمه» را در مسافرت و مآموریت دولتی خود به کشورهای غربی شروع می کند؛ نظم سیاسی و انتظام اجتماعی کشورهای غربی وی را به حیرت می اندازد و به مقایسه وضعیت عقب مانده و بی نظم ایران با آن ها می پردازد. می نویسد « در اواخر سال هزار و دويست و هشتاد و سه بموجب فرمان پادشاهي خلّدالله ملکه بشارژ دافري پاريس سرافراز گشتم از راه اسلامبول و نمستان عازم مقصد گرديده وقتي که داخل شهر پاريس شُدم و افسپوزيسيون يعني بساطِ عُمومي هزار و دويست و شصت و هفت مسيحيه را مشاهده کردم و در مدّت سه سال اقامت خود در پاريس چهار دفعه بعزم سياحت بلندن رفتم در اين مُدّت مي ديدم که در فرانسه و انگليس انتظام لشکر و آبادي کشور و ثروت اهالي و کثرت هنر و معارف و آسايش و آزادي عامّه صد آنقدر است که در مملکت سابق الذّکر ديده بودم و اگر اغراق نشمارم توانم گُفت که آنچه در مملکت سابق الذّکر مشاهده کرد بودم نمونة بوده است از آنکه بعد در فرنگستان مي ديدم اگرچه سبب اين نظم و اين ترقّيات و اين آسايش و آبادي را از عدل مي دانستم بسبب آنکه اين سلطنت و اين ثروت و عمارت بغير عدالت مُيسّر نشود... و هر چند بر وجه يقين مي دانستم که اين عمارت از عدالت است و اين ثروت و راحت از حسن سياست ليکن پيش خود خيال کرده و بخود مي گُفتم با اينکه بنيان دين اسلام مبني بر عدل و انصافست و با اينکه در چندين جاي قرآن مجيد خدايتعالي عدل را ستوده و سلاطين و حکّام اسلام نيز هيچوقت منکر عدل نبوده‏اند پس چرا ما چنين عقب مانده و چرا اينطور از عالم ترقّي خُود را دورتر داشته‏ايم.» ذهنیت مستشارالدوله به مساله عدل که محور گفتمان سنتی و اساس سیاست مدرن است کشیده می شود و او بدون توجه به تحول تمدنی و تغییر گفتمانی در مقوله عدل و عدالت اجتماعی که از مفهوم متافیزیکی آن گسسته و در مفهوم اجتماعی و سیاسی مستقر شده، به بازسازی سیاست اجرایی و فرهنگ سیاسی مبادرت می کند.
با این حال مسافرت مستشارالدوله باعث آگاهی وی از تفاوت شرایط سیاسی-اجتماعی و فرهنگی ایران زمین با ممالک مترقی شد و او را به علل عقب ماندگی ایران و ضرورت توجه به قانون و دولت منتظم رساند؛ یعنی همان یک کلمه ای که عنوان، محتوا و برنامه نویسنده است: «يك كلمة كه جميع انتظامات فرنگستان در آن مندرج است كتاب قانون است كه جميع شرايط و انتظامات معمُول بها كه بامور دنيويه تعلّق دارد در آن محرّر و مسطور است و دولت و امت معاً، كفيل بقاي آنست چنانکه هيچ فردي از سکنة فرانسه يا انگليس يا نمسه يا پروس مطلق‏التّصرف نيست يعني در هيچ کاري که متعلّق بامور محاکمه و مرافعه و سياست و امثال آن باشد بهواي نفس خود عمل نميتواند کرد شاه و گدا و رعيت و لشکري در بند آن مقيد هستند و احدي قدرت مخالفت بکتاب قانون را ندارد.»(ص37)
بدرستی قانون اساس و محور سیاست است؛ چه در دنیای مدرن که آن را برگرفته از حق طبیعی و انتظام در قرارداد اجتماعی می گذارد و بر پایه آن قوانین مدونه و موضوعه را در خدمت رعایت حقوق بشری آحاد مردمان کشور ارائه می کند و چه در جهان سنتی که قانون را برآمدی از ناموس طبیعی و متافیزیکی قرار می داد و بر تبعیضات و تعارضات حقوقی و اجتماعی آن صحه می گذاشت. مستشارالدوله با بهم ریختگی ذهنیتی که عارض نوشتار و ایده اش یعنی قانونمند کردن ایران عقب مانده سایه افکنده، سعی در تطبیق دو مفهوم قانون در سنت و مدرنیته می کند و با این تلقی به تجویز قانون گرایی مدرن در سیاست و جامعه سنتی ایران مبادرت می کند. از نظر وی «چون روزي در اين فکرت شدم از شدّت تفکّر خوابم ربود پنداشتم هاتف غيبي از سمت مغرب مابين زمين و آسمان بسُوي ممالک اسلام متوجّه شده بآواز بلند مي گفت چرا اينطور غافل و معطل نشسته‏ايد و چرا از حالت ترقّي ساير ملل انديشه نمي کنيد همساية شما وحشيان کُوهستانات را داخل دايرة مُدُنيت کرده و هنوز شما منکر ترقيات فرنگستان هستيد در کوچک‏ترين بلدهاي مجاور شما مريضخانها و معلّم‏خانهاي منتظم براي ذکور و اناث بنا کرده‏اند و هنوز در معظم‏ترين شهر شما يک مريضخانه و يک معلّم‏خانه نيست کوچهاي دهات همجوار شما تنظيم و توسيع و تطهير يافته ولي در شهرهاي بزرگ شما به سبب تنگي و اعوجاج و کثافت و سُوراخهاي بينهايت که در کوچهاست عبور نامقدور گرديده در همجواري شما راه آهن مي سازند و شما هنوز براه عرّاده نه پرداخته‏ايد در همسايگي شما جميع کارها و امورات اهالي در محکمه‏هاي منتظمه از روي قانون بر وفق حقّانيت فيصل مييابد در ديوان‏خانهاي شما هنوز يک کتاب قانون نيست که حکّام عرف، تکليف خود را از روي آن بدانند در همسايگي شما هر کس بدهي خود را بي مُحصّل آورده بديوان مي دهد در ملک شما حکومت را مجبور به گماشتن تحصيل‏داران مي‏کنند فلان و فلان .... اين غفلت و اين بي اعتنايي مآلش براي شما و اخلاف شما موجب خسارت و ندامت عظيم خواهد گشت و رُوز جزا در حضور خداوند مسئول و شرمنده خواهيد شد از خواب غفلت بيدار بشويد بر خود و اخلاف خُود ترحّم کرده بمعاونت و ارشاد اولياي دولت و باتّفاق و اتّحاد علماي دين راه ترقّي خود را بيابد.»
حال که درد و درمان عقب ماندگی ایران در مفهوم قانون روشن شده، مستشارالدوله اهتمام خود را بر قانونمندی کشور قرار می دهد و با الگوبرداری از قوانین عرفی فرانسه در زمینه و قالب سنتی و شرعی ایران، به مواد و مضامین قوانین سیاسی و حقوق مدرن می پردازد.
به نوشته وی «چون هاتف غيبي از ايراد اين مقالات فارغ گشت بنده از خواب بيدار شدم در حالتي که بدنم از صولت تقريرات هاتف بشدّت تمام ميلرزيد پس از آنکه آرام حاصلم شد عزم اين را كردم با يكي از دوستان كه از تواريخ و احاديث اسلام اطّلاع كامل داشت ملاقات كرده سرّ اين معني را بفهمم كه چرا ساير ملل بچنان ترقّيات عظيمه رسيده‏اند و ما در چنين حالت كسالت و بي نظمي باقي مانده‏ايم بآن دوست رسيده اين مطلب را با او بميان آورده سرّ اينمعني را پرسيدم جوابم چنين داد كه بنيان و اصول نظر فرنگستان يك كلمه است و هرگونه ترقّيات و خوبيها كه در آنجا ديده ميشود نتيجة همان يك كلمه است... گفت اهل مملکت شما از اصل مطلب دور افتاده‏اند. پُرسيدم چگونه دوست مزبور جواب داد که بعضي از شما نظم و ترقّي فرنگستان را از فروعات غير برقرار ميدانيد و برخي از علوم و صنايع تصوّر مينمائيد مانند تلغراف و کشتيها و عرّاده‏هاي بُخار و آلات حربيّه که اينها نتايج است نه مقدّمات و فقط به نظريات ساده قصر نظر ميکنيد و از عمليات عمده صرف نظر مينمائيد و اگر ميخواهيد در ايران اسباب ترقّي و مدنيت راه بيندازيد، در بدوِ کارها از تعيين کلمة واحده غفلت مينمائيد و هرگاه کسي از دانشمندان اسلام محض خدمت وطن تاليفي در اين مواد مينويسد از تاريخ و صنايع فرنگستان تعريف ميکند و از بنيان و اصول عمل ادارة آنها اشاره نمي‏نمايد اين است که کردهاي کارگذاران دول اسلام بي ثمر و نوشتهاي مؤلّفين اين مطلب متروک و بي اثر مانده گفتم چگونه يک کلمه مگر با يک کلمه اين همه ترقّيات مي تواند حاصل بشود آن يک کلمه چيست معني آن را بمن بيان کنيد گفت معني يک کلمه را من مي گويم و شما در رسالة خود درج نمائيد.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

.