۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

پايان بنيادگرايي ديني و عصر پساانقلابي در اسلام سياسي (سياست ديني در آموزه هاي حسينعلي منتظري)- علی اصغر حقدار




پیشگفتار-انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال 1357 اسلام بنيادگرا و سياسي را جايگزين دولت پادشاهي كرد. مردم ایران در فروردین ماه سال بعد (1358) بدون اين كه از ماهيت و اصول جمهوري اسلامي شناختي داشته باشند، با رفراندوم عمومی آن را برای خود برگزیدند؛ نظام سیاسی نوتأسیس برای علمای دینی و فقهای شیعه، آزمونی عملی بود تا تبار هزار ساله ای از آموزه ها و باورهای سیاسی/دینی خویش را به محک تجربه بگذارند؛ پیش از آن، توجیه شرعی نظام سلطنت در عصر مشروطیت- در رسالات و متن های دینی علمای ایرانی جای داشت. اما ایده حکومت فقهی و ولایت فقها هم از زمان قاجاریه در میان برخی از علمای دینی مورد توجه قرار گرفته بود، تا در دهه های سی و چهل شمسی، موضوع ولایت فقیه و شرایط زمامداری فقیه جامع الشرایط به یکی از محورهای اصلی سیاست دینی در حوزه های علمای و بخشی از روشنفکران دینی تبدیل و نظریه ها و متن های چندی منتشر شد. ایجاد نظام سیاسی دینی با شکل جمهوری، بحث ها و سخن تازه ای را به میان می آورد؛ چگونگی نقش مردم در مشروعیت نظام سیاسی- ارتباط فقیه حاکم با نهادهای مردمی حکومت- معیار کارآمدی فقیه حاکم در جمهوری اسلامی- حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی- قانون و نقش فقه در تثبیت اجتماعی آن- شرایط نصب و عزل فقیه حاکم و حوزه های قانونی وظایف ولایت فقیه به همراه دیگر مسائلی که همزمان با استقرار جمهوری اسلامی در ایران مطرح می شدند تا سه دهه ای بعد از آن تا به دوران ما، نظریه ولایت فقیه و ساختار حکومت دینی در جهان معاصر را با سئوالاتی مواجه می سازد که پاسخگویی به آن ها، ازیک سو درایت دینی و از سوی دیگر، درک و شناخت مسائل دنیای جدید را می طلبید.
حضرت آیت الله العظمی منتظری، شخصیتی هستند که جامع فقاهت دینی و آگاهی از مسائل دنیای جدید هستند؛ ایشان که نقش اساسی در تصویب قانون اساسی و مواد مربوط به ولایت فقیه را بر عهده داشتند، با تکیه بر پویایی فقهی خویش و گشودگی معرفتی و وجودی به شرایط متحول شونده ی دنیای معاصر، تبیین خاصی از ولایت فقیه و حکومت دینی در نظر دارند که مبتنی بر حقوق انسانی و قانون مدون بوده و با مشروعیتی که از پایه های اعتقادی مؤمنان به دست می آورد، با رعایت حقوق انسانی و مراعات قانونمندی در جامعه، در موقعیت حکومت مردمی قرار می گیرد و هر گاه که از این دوشرط به هم پیوسته عاری شود، مصداق حکومت جائر و نظام استبدادی بوده و عزل ولی فقیه و تغییر در شرایط حکومتی را پدیدار می سازد.
اندیشه ها و افکار آیت الله العظمی منتظری برآمده از واقعیات زندگی و تحولاتی است که در چگونگی اداره کشور به وجود آمده و امر سیاسی را از دیدگاه دینی در خود جای داده است؛ متن ها و تألیفات ایشان حکایت نظریه ای است که به جمع حاکمیت دینی و رعایت حقوق انسانی ناظر است و دولت اسلامی را در جهان معاصر به صورت و سیرت انسانی و عدالت جویانه می خواهد؛ حکومتی مبتنی بر قانونمندی و گستره برابری اجتماعی و در پاسداشت آزادی های پذیرفته شده ی شهروندان. ارزش و اهمیت اندیشه های آیت الله العظمی منتظری زمانی بیشتر اهمیت خود را نشان می دهند که نظام برآمده از انقلاب اسلامی امروزه به شیوه استبداد دینی و حاکمیت فردی فقیه تمایل پیدا کرده و هر آن قاعده ای که مبتنی بر دستورات دینی و رعایت حقوق مردم است را به بوته فراموشی سپرده است؛ آزادی های اجتماعی در آن مورد تعرض های غیر قانونی قرار گرفته؛ احزاب و گروه های منتقد از فعالیت قانونی بازداشته شده اند؛ قانون اساسی به پستوی احکام فردی رانده شده و انقلابیون دردمند و مؤمن به زندان و حصر تحمیلی تن داده اند. نتایج اولیه این انحرافات، شیوع بی قانونی در کشور و بی اعتمادی به آموزه های دینی و رسوخ دین گریزی ظاهر شده و اقتصاد و فرهنگ ملی به زیر سانسور و غارت درآمده اند. نظامی که با خون بهترین فرزندان این مرز و بوم به دست آمده و داعیه مبارزه با استبداد و مخالفت با بیگانگان داشته، خود به مانعی در برقراری سیستم عقلانی و خرد جمعی تبدیل شده است.
اندیشه و عمل آیت الله العظمی منتظری در طول حیات پربار خود، در آسیب شناسی استبداد دینی و حکومت فردی گذشت. ایشان چه در دورانی که شخص دوم جمهوری اسلامی بشمار می رفتند و بر تخلفات اجرایی هشدار می دادند و چه در حصر غیرقانونی و بعد از آن، بر لزوم مراعات قانونی حقوق شهروندان تأکید داشتند و مشروعیت نظام سیاسی را بر پایه ی حق انتخاب جمعی و توجه به حقوق انسانی در کارآمدی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند.
متن حاضر بر اساس متون آیت الله العظمی منتظری تألیف و برای آگاهی از اندیشه ها و آرای ایشان تدوین شده است؛ آرا و اندیشه هایی که گرفتار استبداد شد و سیرت و صورت عقلانی نظام سیاسی اسلام را در هاله ای از ابهام فرو برد؛ تعرضی که ایشان به جان خریدند و بهای مردم داری و دیانت را به بهانه خرافه و دیکتاتوری فدا نکردند و با عمل و اندیشه خود، نامی نیک و شیوه ای پسندیده به یادگار گذاشتند.
چند نکته را در رابطه با این رساله یادآور می شوم:
1-گستره ی اندیشه های آیت الله العظمی منتظری فراتر از مسائل سیاسی و آن چیزی است که در رساله ی حاضر بررسی و تحقیق شده است؛ ایشان در عرصه ی معارف دینی هم ایده ها و افکاری را دارند  که شایسته ی تحقیق و تدقیق هستند؛ نظریاتشان در فلسفه ی متعالیه، ابتکاراتی در اصوف فقه و فقه ی شیعه، تاریخ نگاری فقه و اصول، سبک استنباطیه در دانش های رجال و درایه و... مواردی هستند که بر احاطه ی علمی آیت الله العظمی منتظری دلالت دارند.
2- اگر چه وجود آیت الله العظمی منتظری اکنون در میان ما نیست، اما اندیشه هایی که ابراز کردند و دیدگاههایی که بیان داشتند، فراتر از زمانه ی کنونی بوده و در تاریخ سیاست دینی ایران ماندگار است. به همین خاطر در سراسر این رساله، از درج واژه مرحوم برای ایشان و در مقام اندیشه شناسی گوشه ای از آراء و افکارشان خودداری کرده ام.
3- صراحت لهجه و درایت بیان از شاخصه هایی است که آیت الله العظمی منتظری را در میان دشمنان و دوستان ناآگاه به عنوان شخص ساده لوح معرفی کرده است، که این امر به واقع ظلمی بر وجود و شخصیت ایشان است.آثار و تألیفات و اقداماتی که ایشان در طول زندگی از خود نشان دادند، دلیلی محکم و حقیقی بر آزادگی و صراحت در بیان اندیشه ها و افکارشان است و مجموعه ایده ها و اظهاراتی که در این رساله گزارش شده است، حکایتی مستند از صداقت انسانی آیت الله العظمی منتظری است.
4- شرایط اختناق و محدودیتی که بر اهل دانش و سیاست در کشور حاکم است و برخوردهای پلیسی برای بیان نظریات مخالف و آرای متفاوت، دسترسی نسل حاضر را بر اندیشه های سیاسی آیت الله العظمی منتظری سخت و توأم با موانع ساخته است؛ این رساله برای تعدیل و از بین بردن این موانع و گشاینده ای راهی است برای آشنایی با نظریات آیت الله العظمی منتظری.
در تهیه و ارائه متن حاضر بیشترین منابع از طریق شبکه جهانی اینترنت فراهم شد. بخشی دیگر از متون آیت الله را دوستانی در داخل برایم تهیه کردند که بدون کمک آن ها متن حاضر تکمیل نمی شد. دوری از محل سکونت آیت الله، بر مشکلاتی در گزارش و تحلیل اندیشه های ایشان افزود که در این موارد، به ناچار از نزدیکان آیت الله یاری گرفتم. این نوشتار در زمان حیات ایشان شروع و متأسفانه در وفات شان به اتمام رسید؛ دریغ از این وضعیت که اگر خودشان زنده بودند، متنی دقیق و مستندتر از این قابل ارائه می شد. هدف از این نوشتار، آشنایی با اندیشه های سیاسی آیت الله العظمی منتظری است. اندیشه هایی که امروز در ایران فرصت انتشار عمومی ندارند. به همین خاطر بیشترین حجم نوشتار حاضر را نقل قول هایی از متون و آثار ایشان به خود اختصاص داده که با تحلیلی از آنها- به دریافت گفتمانی- می توانند بر شفافیت امر سیاسی و حقوق انسانی از دیدگاه فقیه عالیقدار آیت الله العظمی منتظری شاهد بوده و بر تحقیقات و محققانی که در جست و جوی نگاه فقیهی شیعه به حکومت و کشورداری هستند، روزنه ای بگشاید. در این جا از تمامی دوستان و عزیزانی که در داخل ایران به تهیه منابع این نوشتار کمک کردند و به مکاتبات مجازی و کتبی جواب دادند و در تماس های مکالمه ای، حوصله کردند سپاس خودم را نثار می کنم. این متن را به تمامی کسانی که به خاطر آزادی خواهی و ابراز اندیشه و عقیده در زندان های جمهوری اسلامی گرفتار شده اند تقدیم می كنم.
 فروردین 1389

فهرست مطالب
نشانه ها
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول- زندگی و زمانه آیت الله العظمی منتظری
فصل دوم- مبانی گفتمانی اندیشه های سیاسی آیت الله العظمی منتظری
فصل سوم- حاکمیت و ولایت در نگاه آیت الله العظمی منتظری
فصل چهارم- نظریه ولایت فقیه و قانون اساسی
فصل پنجم- حقوق شهروندی در اندیشه سیاسی آیت الله العظمی منتظری
فصل ششم- قانون و آزادی از نظر آیت الله العظمی منتظری
پیوست ها
فهرست منابع
فهرست آیات
فهرست احادیث
فهرست اعلام
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

.